× تصاویر و سفرنامه تورهای تابستان 96

سفرنامه تور باکو – آذربایجان مورخ 14 الی 96/6/20

بیشتر
6 سال 7 ماه قبل - 6 سال 7 ماه قبل #1775 توسط travelloug
سفرنامه تور باکو – آذربایجان
مورخ 14 الی 96/6/20
راهنما: پویا ملاحسنی




آخرین روزهای روزهای تابستان فرصتی دست داد تا دوباره سری به شهر بادها و شعله ها بزنیم... شهری که در کنار زیبایی های تاریخی و فرهنگیش با ساختمان های مدرن و امروزیش و پارک ها و خیابان هاش فضایی جذاب برای گردشگران عاشق شهرگردی ایجاد کرده. باکو مقصد سفر ما بود.
14 شهریور ماه تازه هوا تاریک شده بود که همسفرها از راه رسیدند و از جلوی میعادگاه همیشگیمون سفر آغاز شد. در راه با شوخی و خنده بیشتر با هم آشنا شدیم و خیلی زود خواب ما رو با خودش برد. صبح خیلی زود چشم هامون رو که باز کردیم در دشت مغان بودیم. گوش چپ گربه ایران، مرز بیله سوار چمدان ها رو برداشتیم تا راهی کشور آذربایجان بشیم. بعد از انجام امور معمول گمرکی و ون سواری هیجان انگیز سوار اتوبوس آذری شدیم و به سمت باکو حرکت کردیم...
از کنار دریاچه ها و مزارع ودریای خزر و تلمبه های نفتی گذشتیم تا از دور ساختمان های بلند باکو نمایان شدند. اقامت 4 شبه ی ما هتل گنجلیک پلازا بود. اتاق ها رو تحویل گرفتیم و چند ساعتی به استراحت پرداختیم.
هنوز هوا روشن بود که با همسفرها قدم زنان به سمت خیابان تارگوی رفتیم . ساختمان های زیبا، فروشگاه ها، نور پردازی ها، خیابان سنگفرش و رستوران ها جذاب و دیدنی بودند. قدم زنان به سمت بنای یادبود شاعر به نام ایران زمین حکیم نظامی گنجوی رفتیم . از ساختمان موزه ادبیات باکو هم بازدید کردیم و هرکسی به سمتی رفت تا در شب های باکو غرق بشه.
صبح روز دوم خانم پریسا راهنمای شهر باکو به جمع ما اضافه شد و گشت شهری ما با بازدید از مرکز فرهنگی حیدر علیف شروع شد.



ساختمانی با معماری خاص و دیدنی . بعد از ساختمان حیدرعلیف از بوستان مشاهیر آذربایجان بازدید کردیم که در اصل قبرستان بزرگان کشور آذربایجان بود از رشید بهبودف تا حیدر علیف و آقای پیشه وری ایرانی اینجا در خاک آرمیده بودند.






برج شعله و بام باکو و پارک شهدای آذربایجان بازدید های بعدی ما بودند. باکو از این بالا دیدنی تر از همیشه بود و ساحل دریای خزر چقدر متفاوته با سواحل ایران!!!












دیگه گشنه بودیم و وقت ناهار بود پس به رستوران رفتیم و ناهار خوشمزه ای نوش جان کردیم.
آخرین بازدید شهری ما از شهر قدیمی باکو یا ایچری شهر بود.






کنار دروازه ورودی شهر عکسی به یادگار گرفتیم وارد دنیای قدیم شدیم. برج و باروها و توپ های جنگی و منجنیق ها رو دیدیم و از قلعه شروان شاه هم بازدید کردیم.



سوغات و صنایع دستی هم گوشه و کنار شهر قدیم به فروش می رسید . کاروان سرا وسردابه ی جذابش هم بازدید کردیم و کنار قلعه دختر یا قیز قلعه سی نشستیم و به توضیحات تاریخ این بنای خاص و دیدنی گوش سپردیم.
درهمین حین هم ماشین رییس جمهور آذربایجان (الهام علیف) از کنار ما گذشت . گشت شهری روز دوم به پایان رسید و شب های باکو در انتظار همسفرها بود تا به صورت شخصی از آن لذت ببرند.
صبح روز سوم راهی سنگ نگاره های قبوستان شدیم تا نقش و نگاره های انسان از دوران پارینه سنگی رو از نزدیک ببینیم.
گاو و بز و شتر و قایق و لحظه ی شکار و خیلی چیزهای دیگه رو صخره ها از هزاره های دور حک شده بود .












از قبوستان راهمون رو به سمت گل فشان های جذاب ادامه دادیم. بیشتر از ده دهانه آتشفشانی که به جای مواد مذاب گل رو از دهانه خودشون بیرون می دادند منظره ای بود که هر جایی قابل بازدید نیست. همین طور زمین هایی که به خاطر نفت سیاه رنگ شده بودن و حتی جاهای رو سطح بودند. با گل فشان ها عکس های یادگاری گرفتیم و راهی رستوران شدیم تا دلی از عزا دربیاریم.
انواع غذاهای آذری رو امتحان کردیم...لمهجون و دوشبره و دلمه...و کباب بره...
و باز هم شب های باکو در انتظار همسفرها بود.
روز چهارم هرکس به سمتی رفت. مرکز خرید گنجلیک، مرکز خرید 28 می، کنار ساحل، پارک آبی و شب هنگام همه با هم به رستوران چاناقلعه رفتیم تا حسابی خوش بگذرونیم و تولد آقای خدابخشی رو جشن بگیریم...
روز پنجم سفر دیگه باید به سمت ایران برمی گشتیم. باز هم مرز بیله سوار و این بار صفی طولانی و انتظاری طاقت فرسا و بالاخره ایران و جاده هایی که باید پیموده می شد. توی راه برگشت گفتیم و خندیدیم و خوندیم و خوابیدیم و هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که به کرج رسیدیم و سفر به یاد ماندنی دیگه ای هم به پایان خودش رسید...

به امید سفرهای بیشتر با شما همسفران با صفا
Last edit: 6 سال 7 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.102 ثانیه