- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های تابستان 96
- سفرنامه تور جنگل و تنگه دار مورخ 96/6/24
×
تصاویر و سفرنامه تورهای تابستان 96
سفرنامه تور جنگل و تنگه دار مورخ 96/6/24
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
6 سال 7 ماه قبل - 6 سال 7 ماه قبل #1776
توسط travelloug
سفرنامه تور جنگل و تنگه دار مورخ 96/6/24 was created by travelloug
سفرنامه تور جنگل و تنگه دار
مورخ 96/6/24
راهنما: سهیل صالحی
سفر به اعماق جنگل هیرکانی
جمعه صبح بی معطلی رهسپار جاده شدیم. هوا تاریک بود اما دلمان روشن بود که رود و جنگل و در انتظار ماست.
از پیچ و خم جاده تاریخی چالوس عبور کردیم، جادهای که روزگاری باریک و خاکی بوده و فقط برای انتقال محصولات کشاورزی، زغال و چوب از آن استفاده میشده و این روزها خودش مقصد گردشگری ست و زخم گردشگران بی احتیاط و پلها و آزادراههای جدید بر دلش نشسته. روزگاری جاده چالوس گوشهی امنی بود برای نفسی تازه، چای دم کشیده و رودخانهای باصفا، اما چند وقتی ست که ازدحام ماشینها، گرانی و کاسبهای بی معرفتش اشتیاقمان را کم کرده.
صبحانه را در منطقه سیاه بیشه نوش جان کردیم و از زیبایی کوهستان لذت بردیم.
در طول مسیر از گپ و گفت در جمع دوستان لذت بردیم و آواز خوندیم و شاد بودیم. تا اینکه به ابتداب تنگه دار رسیدیم.
بعد از پوشیدن لباس مناسب وارد رودخانه شدیم. آب رودخانه خنک و دلچسب بود. تا میتونستیم آب بازی کردیم و عکسای قشنگ گرفتیم. عبور از تنگهها و پرش در آب رودخانه حالمون رو جا آورده بود.
در میان راه استراحتی کردیم و شکلات خوردیم...راهنماهای محلی فرزاد و فرشاد هم حسابی همراهمون بودند. بعد از عبور از تنگه اصلی و شنا و هیجان به جنگل رسیدیم. جنگلی بی نظیر و درختان انجیلی سر به فلک کشیده. آتش را به راه کردیم و چای به لیمو نوشیدیم. گرمای آتش یه چیز دیگست که وجودمون رو گرم میکنه.
کم کم موقع برگشت بود. سوار خودروهای ویژه آبی رنگ شدیم و از ته دل کیف کردیم.
اتوبوس و آقای رستمی عزیز منتظر ما بودند تا در آرامش مطلق به طرف کرج رهسپار شویم. در طول مسیر در کنار هم لذت بردیم و بازی پانتومیم جمعمون رو گرم تر کردو بعد از صرف میان وعدهی البرز من به استان البرز رسیدیم و سک روز خوش دوباره برایمان تکرار شد.
به امید دیدار
مورخ 96/6/24
راهنما: سهیل صالحی
سفر به اعماق جنگل هیرکانی
جمعه صبح بی معطلی رهسپار جاده شدیم. هوا تاریک بود اما دلمان روشن بود که رود و جنگل و در انتظار ماست.
از پیچ و خم جاده تاریخی چالوس عبور کردیم، جادهای که روزگاری باریک و خاکی بوده و فقط برای انتقال محصولات کشاورزی، زغال و چوب از آن استفاده میشده و این روزها خودش مقصد گردشگری ست و زخم گردشگران بی احتیاط و پلها و آزادراههای جدید بر دلش نشسته. روزگاری جاده چالوس گوشهی امنی بود برای نفسی تازه، چای دم کشیده و رودخانهای باصفا، اما چند وقتی ست که ازدحام ماشینها، گرانی و کاسبهای بی معرفتش اشتیاقمان را کم کرده.
صبحانه را در منطقه سیاه بیشه نوش جان کردیم و از زیبایی کوهستان لذت بردیم.
در طول مسیر از گپ و گفت در جمع دوستان لذت بردیم و آواز خوندیم و شاد بودیم. تا اینکه به ابتداب تنگه دار رسیدیم.
بعد از پوشیدن لباس مناسب وارد رودخانه شدیم. آب رودخانه خنک و دلچسب بود. تا میتونستیم آب بازی کردیم و عکسای قشنگ گرفتیم. عبور از تنگهها و پرش در آب رودخانه حالمون رو جا آورده بود.
در میان راه استراحتی کردیم و شکلات خوردیم...راهنماهای محلی فرزاد و فرشاد هم حسابی همراهمون بودند. بعد از عبور از تنگه اصلی و شنا و هیجان به جنگل رسیدیم. جنگلی بی نظیر و درختان انجیلی سر به فلک کشیده. آتش را به راه کردیم و چای به لیمو نوشیدیم. گرمای آتش یه چیز دیگست که وجودمون رو گرم میکنه.
کم کم موقع برگشت بود. سوار خودروهای ویژه آبی رنگ شدیم و از ته دل کیف کردیم.
اتوبوس و آقای رستمی عزیز منتظر ما بودند تا در آرامش مطلق به طرف کرج رهسپار شویم. در طول مسیر در کنار هم لذت بردیم و بازی پانتومیم جمعمون رو گرم تر کردو بعد از صرف میان وعدهی البرز من به استان البرز رسیدیم و سک روز خوش دوباره برایمان تکرار شد.
به امید دیدار
Last edit: 6 سال 7 ماه قبل by travelloug.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.127 ثانیه