سفرنامه تور مرداب هَسَل مورخ 96/09/03

سفرنامه تور مرداب هَسَل
مورخ 96/09/03
راهنما: شاهین جهان پور


در صبح روز جمعه سوم آذرماه که اسمان هم ابری و دل گرفته بود سفرمان را به مقصد مرداب هسل (که در 10 کیلومتری جنوب شهر چالوس واقع شده ) شروع کردیم. برای صرف صبحانه در رستورانی که منظره بسیار زیبایی از جاده چالوس رو به نمایش می کشید توقف کردیم.



جاده چالوس هم که معرف حضورتان هست؛ یکی از زیباترین جاده های ایران و جهان با پیچ های خطرناک و هیجانی اش در میان کوه های سر به فلک کشیده...
بعد از صرف یه صبحانه دلچسب به سفر مون ادامه دادیم و به مراسم شیرین معارفه رسیدیم . همسفران هم یکی یکی خودشونو معرفی کردند که با دوستان قدیمی تجدید میثاق کردیم و با دوستان جدیدی هم آشنا شدیم.
بعد از گذشتن از پیچ و خم های جاده چالوس در مرزن آباد توقف کردیم برای خرید.
در نزدیکی مرداب از ماشین پیاده شدیم. حالا دیگه نوبت پیاده روی رسیده بود.

































آسمون هم که دلش حسابی گرفته بود شروع کرد با نم نم بارون به ما خوشامد بگه... ما هم ذوق زده از بوی مطبوع خاک نم زده مست بودیم و در کنار طبیعتی به این زیبایی حس فوق العاده ای داشتیم ...
بعد از پیمودن حدود 2 کیلومتر به نزدیکی های مرداب رسیدیم. از کوچه باغ های پر درخت گذشتیم . وقتی همسفرامون که محو تماشای جنگل بودند ما هم از فرصت استفاده کردیم و اطلاعاتی درباره ی پیشینه مرداب هَسَل یا هِسِل شنیدیم. اینکه در زمان های دور به سرزمین مازندران تبرستان می گفتن و در گویش تبری کلارستاقی به آبگیر، هَسَل می گویند اما در استان گیلان به آبگیر هِسِل می گویند. نام محلی این مرداب کنیچال هست و در نزدیکی روستای طلاجو قرار گرفته و ...
بعد از شنیدن توضیحات به دیدن این مرداب گمشده در دل جنگل رفتیم. هنر نمایی طبیعت ترکیبی از رنگ ها رو کنار هم با وسواس و زیبایی خاصی چیده بود و دمش گرم که منظره ی چشم نوازی هم ساخته بود.



























همسفران هم مشغول لذت از منظره و عکس یادگاری بودن که دیگه وقت نهار رسید و بساط ناهار و آتیش برپا شد.



بعد از صرف ناهار و بازی های جذاب و همراهی همسفران خوب از مرداب خداحافظی کردیم و به سمت اتوبوس روان شدیم. موقع برگشت که شدت باران بیشتر شده بود ما هم سرعت مون رو بیشتر کردیم و در مسیر هم سری به آشکده های کندوان زدیم و سپس رهسپار کرج شدیم و این جوری شد که برگ دیگری به خاطراتمون اضافه شد و این سفر هم به اتمام رسید...

سفر پایان ندارد