سفرنامه تور دریاچه عروس مورخ 1397/2/14

سفرنامه تور دریاچه عروس
مورخ 1397/2/14
راهنما: محمدمهدی امینی زاده


آمیختن طبیعی رنگ ها چون پیوند عاشقانه انسان ها زیباست .رنگ آبی ،رنگ خاکی را در آغوش می گیرد چنانکه آسمان زمین را
و از این پیوند ،درخت و سبزه و گل و گیاه و دریاچه و جویبار پدید می آیدو فراموش نکن که زمین از لمس کردن پاهای برهنه ات لذت می برد و باد مشتاق بازی کردن با موهایت است...(جبران خلیل جبران )
نیمه اردیبهشت است و یکی از بهترین زمان ها برای دیدن بخشی از بهشت ایران زمین ، دریاچه عروس روستای حلیمه جان استان گیلان و‌مسافرانی تشنه طبیعت و زیبایی .
مثل همیشه کاپیتان قنبری عزیز با اتوبوس نارنجی رنگ خود بوق شروع حرکت را نواخت و مسافران با خیالی راحت چشم بر هم گذاشتند اما دویست متری رستوران تالار شهر قزوین پلیس ،اجازه ورود به محل تالار را نداد و توفیق اجباری شد برای همسفران عزیز که با جمعیت زیاد همشهریان قزوین به مناسبت همایش پیاده روی همراه شوند و به استقبال صبحانه بروند .?
رسم خوبیست پیاده روی قبل و بعد از صبحانه و نشاط بیشتر ایجاد میکند اما معارفه بعد از صبحانه رسم بهتریست در سفرهای البرز من .
بعد از اینکه تک تک اعضای خانواده ۴۳ نفری ما معرفی شدند تازه فهمیدیم که چه انسانهای فرهیخته و اهل علم و کتاب و طبیعت گردی هستند و شادمان از همسفر شدن با چنین مسافران دوست داشتنی .??

هنوز گوش و‌تنمان از موسیقی گرم نشده بود که تابلوی روستای حلیمه جان خودنمایی کرد و پس از پیچ و تاب کوتاهی در جاده ، دریاچه عروس همیشه زیبا سلامش را پیشکش فرستاد و از همسفران ما با طراوت تمام استقبال کرد .



با اینکه این عروس زیبا همیشه مهمان دارد ولی برای هیچ یک از آنها کم نمیگذارد و همه را خوشنود راهی میکند. افتخار دهها عکس زیبا را به ما داد و با نسیم روح بخشش دست نوازشی بر ما کشید و حتی همسایگان دائمی اش مثل لاک پشتها و قوربا غه ها و ماهیها هم ما را بدرقه کردند و اصرار کردند که سلام گرمشان را به جنگل زیبای نزدیک دریاچه برسانیم .





جنگل هم با دیدن ما و شنیدن سلام دریاچه به شوق آمد و و با تمام وجود فرش سبزش را زیر قدمهای ما پهن کرد و با موسیقی زیبای آب ما را تا دل خود همراهی کرد و با آتش خود ، هم چایمان را گرم کرد و هم دلمان و هم محفلمان ?
ما هم شادی و بازی خود را با جنگل سهیم شدیم و سپس با پای برهنه قدم زدیم تا دوستی و یگانگی خود را با او به اثبات برسانیم و تبادل احساس کنیم .
چه سخاوتمندست این جنگل زیبا که بدون هیچ چشم داشت و توقعی هر چه شادی و شور و انرژی و صفاست به مهمانانش تقدیم میکند و آنها را سرمست از زندگی راهی سفر بازگشت میکند . خداحافظ ای جنگل سخاوتمند و مهربان و به امید دیداری نزدیک ....

























نوشیدن چای و خرید سوغات منجیل کمی از خستگی شلوغی مسیر بازگشت را برطرف کرد و چه مسافران با ذوق و هنر مندی !!!!
در ضمن فروتنی چنان محفل مسابقه لباهنگ را شاد کردند که به جرات میتوان گفت که این استعدادها قابلیت بین المللی شدن را داشتند و خنده به سختی از لب مسافران میرفت .اگر چه ارزش هنرنمایی همسفران قابل اندازه گیری نبود ولی به رسم سپاس و یاد بود و تشویق ،تحفه ای را پیشکش اینهمه ذوق و استعداد کردیم که شیرینی آن ماندگار شود ??
تا به خودمان آمدیم شیرینی موسیقی و شادی و خنده و طبیعت گردی در کاممان میچرخید که در میعاد گاه البرزمن فهمیدیم زندگی یک سفر پر مخاطره ست ، همسفرهای خوبی انتخاب کن و همسفر خوبی هم باش … با البرز من سفر پایان ندارد .
از همکار عزیزم افشین مدهوش کمال تشکر را دارم .
به امید دیدار ... .