- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های بهار 98
- سفرنامه تور غار دربند و روستای استخرگاه مورخ 98/01/31
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های بهار 98
- سفرنامه تور غار دربند و روستای استخرگاه مورخ 98/01/31
×
تصاویر و سفرنامه های تور های بهار 98
سفرنامه تور غار دربند و روستای استخرگاه مورخ 98/01/31
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
5 سال 2 روز قبل - 4 سال 11 ماه قبل #2149
توسط travelloug
سفرنامه تور غار دربند و روستای استخرگاه مورخ 98/01/31 was created by travelloug
سفرنامه تور غار دربند و روستای استخرگاه
مورخ 98/01/31
لیدر : محمد مهدی امینی زاده
- بهار ، معشوقهیِ صبورِ پاییز است
که قول داده بود:
هرچهقدر دیر و هرچهقدر پیر و هرچهقدر هم زمین گیر،
آخرش به هم میرسیم..
نرگس_صرافیان
و دوباره استخر گاه و غار دربندرشی. انگار نه انگار که مسیر تکراریست وهمیشه جدید و جذاب است مخصوصا اگر با همسفرانی باصفا همراه باشی .
از خروجی مسیر اصلی که بپیچی انگار به روی فرشی سبز رنگ قدم میزنی انگار همه زمین و آسمان سبز است .
با همسفران طبیعت گردمان در ابتدای مسیر پیاده روی غار آماده حرکت شدیم و باران شب قبل مسیر را گل آلود و پرچالش کرده بود ولی همه دوستان با انگیزه و قدرت تمام به مسیر ادامه دادند .
در هوایی مه آلود و چشم نوازو دورنمای جنگل و کوهستان زیبا کم کم به غار نزدیک شدیم دو دهانه غار همچون دو دوست قدیمی به قدمت تاریخ در کنار هم خفته بودند وارد غار شدیم و سکوت غار به آرامشمان افزود یادگاری های زیبایی با غار به جا گذاشتیم هم در ذهنمان و هم در دوربینمان ...
بدرقه غار هنوز تمام نشده بود که باران بهاری به استقبالمان آمد . مثل باران بهاری با طراوت شدیم و به سمت استخرگاه حرکت کردیم . برکه ای زیبا و کلبه ای کنار آن و درخت پر شکوفه تجسمی از بهشت بودناهار خوردیم و با اردک ها همبازی شدیم هوایی تازه تنفس کردیم و مناظر زیبا دیدیم همه جا پوشیده از مخمل سبز و تازه بود ولی باید کم کم خداحافظی میکردیم و دوباره باران به بدرقه مان آمد و این فضای با طراوت را برایمان خاطره انگیز کرد در مسیر بازگشت شادی و خنده همراهمان بود که خیابان های شلوغ خبر رسیدن به دیارمان را میداد ولی در اندیشه اینکه سفر پایان ندارد دوستانمان را بدرود گفتیم .
از زحمات همکار عزیزم احمدرضا هاشمی کمال تشکر را دارم و به امید دیدار همه دوستان ...
محمد مهدی امینی زاده
مورخ 98/01/31
لیدر : محمد مهدی امینی زاده
- بهار ، معشوقهیِ صبورِ پاییز است
که قول داده بود:
هرچهقدر دیر و هرچهقدر پیر و هرچهقدر هم زمین گیر،
آخرش به هم میرسیم..
نرگس_صرافیان
و دوباره استخر گاه و غار دربندرشی. انگار نه انگار که مسیر تکراریست وهمیشه جدید و جذاب است مخصوصا اگر با همسفرانی باصفا همراه باشی .
از خروجی مسیر اصلی که بپیچی انگار به روی فرشی سبز رنگ قدم میزنی انگار همه زمین و آسمان سبز است .
با همسفران طبیعت گردمان در ابتدای مسیر پیاده روی غار آماده حرکت شدیم و باران شب قبل مسیر را گل آلود و پرچالش کرده بود ولی همه دوستان با انگیزه و قدرت تمام به مسیر ادامه دادند .
در هوایی مه آلود و چشم نوازو دورنمای جنگل و کوهستان زیبا کم کم به غار نزدیک شدیم دو دهانه غار همچون دو دوست قدیمی به قدمت تاریخ در کنار هم خفته بودند وارد غار شدیم و سکوت غار به آرامشمان افزود یادگاری های زیبایی با غار به جا گذاشتیم هم در ذهنمان و هم در دوربینمان ...
بدرقه غار هنوز تمام نشده بود که باران بهاری به استقبالمان آمد . مثل باران بهاری با طراوت شدیم و به سمت استخرگاه حرکت کردیم . برکه ای زیبا و کلبه ای کنار آن و درخت پر شکوفه تجسمی از بهشت بودناهار خوردیم و با اردک ها همبازی شدیم هوایی تازه تنفس کردیم و مناظر زیبا دیدیم همه جا پوشیده از مخمل سبز و تازه بود ولی باید کم کم خداحافظی میکردیم و دوباره باران به بدرقه مان آمد و این فضای با طراوت را برایمان خاطره انگیز کرد در مسیر بازگشت شادی و خنده همراهمان بود که خیابان های شلوغ خبر رسیدن به دیارمان را میداد ولی در اندیشه اینکه سفر پایان ندارد دوستانمان را بدرود گفتیم .
از زحمات همکار عزیزم احمدرضا هاشمی کمال تشکر را دارم و به امید دیدار همه دوستان ...
محمد مهدی امینی زاده
Last edit: 4 سال 11 ماه قبل by travelloug.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های بهار 98
- سفرنامه تور غار دربند و روستای استخرگاه مورخ 98/01/31
زمان ایجاد صفحه: 0.099 ثانیه