سفرنامه تور اشتهارد ویژه برنامه تولد البرزمن 92/12/2

سفرنامه تور اشتهارد - ویژه برنامه تولد البرز من
مورخ جمعه 92/12/2
راهنمایان تور: پویا ملا حسنی، مهدی لطفی و شهام نخبه زعیم

سه سال از اولین سفر البرزمن گذشت... سه سال پر از خاطره ، پر از هیجان، پر از آشنایی و پر از لحظه های تکرار نشدنی ای که نمیشه وصفشون کرد . !67
سومین سالروز تولد البرزمن رو با خانواده بزرگ البرزمن در تپه های رنگین کمانی اشتهارد کنار هم جشن گرفتیم و دفتر سفرهای سال 92 رو بستیم... !23
به خاطر اشتیاق زیاد دوستان برای شرکت در جشن تولد این برنامه با دو اتوبوس و تعداد 90 نفر اجرا شد. !5
صبح مثل همیشه همه به موقع کنار ماشین حاضر بودند به غیر از خانم خزایلی .. !15

خلاصه بعد ازاینکه همه سوار شدند ماشین اول که من مسئولش بودم راه افتاد و به سمت رود شور حرکت کردیم توی مسیر دوستان حسابی تولد مبارکی کردند و قبل از اینکه بفهمیم چه خبره رسیدیم کنار رود شور اون یکی ماشین هم پشت سر ما رسید و همه دوستان پک های پذیرایی البرزمن رو گرفتند تا کنار رودخونه نوش جان کنند





فقط یه تعداد از بچه ها از دیدن موزها خیلی ذوق کرده بودند. !21



در همین حین هم عمو لطفی (آقا مهدی از راهنمایان و یاران البرزمن) در مورد رودشور و منطقه به همسفرها توضیحاتی داد... از رودشور رد شدیم و داخل نمکزار شدیم و برای بچه ها قدم زدن روی نمک ها جالب و بامزه بود.





بعد از عکس گرفتن های خاص و ویژه

سوار ماشین شدیم تا به سمت تپه ها حرکت کنیم بین راه یه سری توقف برای خرید و سرویس بهداشتی داشتیم که به خاطر تعداد بالا ی ما زمان زیادی میگرفت... !37
از همه مراحل رد شدیم تا به قسمت پیاده روی به سمت تپه ها رسیدیم، همه بند کفش ها رو محکم کردند و حرکت آغاز شد از بین دشتی باز و وسیع گذشتیم و به اولین تپه ای رسیدیم که باید ازش بالا میرفتیم یک به یک و قدم به قدم از تپه بالا رفتیم و با منظره زیبای دشت و تپه ها روبرو شدیم ...





البته یه مارمولک کوچولو رو هم بین تپه ها دیدیم...



به مسیر ادامه دادیم و تپه ها رو یکی بعد از دیگری پشت سر میذاشتیم، همه همسفرها هم با عزمی راسخ و لبی خندون انگار نه انگار که کلی راه اومدن، شاد و خرم به راهپیمایی ادامه میدادن تا بالاخره به آخرین تپه رسیدیم و از اونجا سرازیر شدیم تا به محل اتراقمون رسیدیم.



با اینکه همه خوشحال بودند ولی از اینکه بالاخره پیاده روی تموم شده بود خوشحالتر شدند و بساط ناهار رو پهن کردند و مشغول غذا خوردن شدند.... !54
بعد از استراحتی کوتاه نوبت به تقدیر و قدر دانی از همسفرهایی شد که در سال 92 بیشترین سفرها رو با ما داشتند و همیشه با حضور مثبتشون به ما دلگرمی و امید میدادن تا به راهمون ادامه بدیم...







بعد از تقدیر و سوت و جیغ و دست زمان مسابقه رسید ، اونم چه مسابقه ای!! مسابقه پرش با گونی !





اول خانم ها آماده شدند و گونی ها رو به پا کردند و در بین تشویق بچه ها برای اول شدند تلاش کردند که با فاصله خیلی زیادی یکی از خواهران تیموری به نام سودابه اول شد... !25

بعد نوبت آقایون رسید و همه به خط شدند و با شماره سه شروع به حرکت کردند.. مسابقه آقایون پر از حاشیه بود بعد از بازبینی و و همین طور تکرار مسابقه بالاخره فرزین از بین مردها اول شد. !14

حالا وقت این بود که نماینده خانم ها و آقایون با هم مسابقه بدهند. که در عین ناباوری سودابه با اختلاف زیادی فرزین رو شکست داد و اول شد ....!!!! !40

بعد از مسابقه گونی ها زمان مسابقه دو زوجین رسید .. همسرها کنار هم قرار گرفتند و پاها رو به هم بستند البته چند نفری هم از بچه ها در کنار زوج ها خواستن شانسشون رو امتحان کنند . این مسابقه نفس گیر هم با پیروزی آقا رضا و همسرشون به پایان رسید.



مسابقه طناب کشی که بعد از دو زوج ها برگزار شد به خاطر زور بیش از حد همسفرها در همون لحظات اولیه بازی نا تموم موند و خدا رو شکر که کسی این وسط صدمه ندید.... !33
بعد از تحرکات بسیار زمان خوردن چایی و شیرینی رسید و همه حسابی خستگی در کردند... !24

احمدرضا همسفر با صفای البرزمن این روز رو بیشتر برای همه به یادموندنی کرد و بقیه همسفرها با شور و صفایی که داشتند پا به پای احمد رضا حال و هوای جشن تولد البرزمن رو با حال تر از همیشه کردند...

آخرین برنامه سال 92 به خوبی و خوشی به پایان رسید و یک روز پر خاطره دیگه به لحظه های شیرین زندگیمون اضافه شد...



خدا رو شکر که کنار هم هستیم و با هم شادی هامون رو تقسیم میکنیم.. به امید دیدار دوباره در سال 93 !35