× تصاویر و سفرنامه های تور های بهار 1400

سفرنامه تور نیاسر و کاشان مورخ 95/7/16

بیشتر
7 سال 6 ماه قبل - 7 سال 6 ماه قبل #1602 توسط travelloug
سفرنامه تور نیاسر و کاشان
مورخ 95/7/16
راهنما: وحید شعبانی




با یاد او
پاییز از راه رسیده است و هوای دل انگیز مهر ماه در وجودمان چرخ می زند .. صبح آدینه شانزدهم مهر ماه یکهزار و سیصد و نود و پنج خورشیدی همسفرانمان در کنار مرکب حرکت ایستاده اند و آماده سفر .. مصطفی نمی آید و ما میدان سپاه را به قصد نیاسر ترک می کنیم .. ابتدای سفرمان کمی چرت داریم و تاریکی .. پلکی بر هم میزنیم و در روشناییه روز چشممان بر جمال مهتاب روشن می شود .. صبحانه ای لذیذ نوش جان می کنیم و ناگهان مصطفی زمانیان در جلوی دیدگانمان ظهور می کند .. خواب مانده و با آژانس خود را به ما رسانده .. عجب اراده ای..!
قم را به مقصد کاشان ترک می کنیم .. در راه از تریبون سفر بهره میبریم در جهت معارفه خدومان و یارانمان .. هر کسی از خودش می گوید و می گوییم .. نیاسر ...
شهری زیبا و مصفا در دل کویر و کوهستان .. چهار تاقی بازمانده ای از هزاره های دور بر بالای بلندی خودنمایی میکند و ما را به خویش می خواند ..





گوش میدهیمش و می رویم .. چشمه اسکندریه و چنار ۱۲۰۰ ساله.. سالها و صده هاست که آب از دل زمین می جوشد و حیات را بی منت هدیه می کند به ساکنان این دیار .. و رازهای چشمه را کس نمیداند جز چنار قدیمی .. عکسی به یادگار میگیریم و ...
ایرانیان از دیر باز یکتا پرست بوده اند و نشانه های آن در سرتاسر این ملک پابرجاست .. غار رییس معبدی دست کند به جا مانده از دوران اشکانیان و مرتبط با آیین میتراییسم.. خمیده می شویم و با قامتی کوتاه وارد دخمه های قدیمی می شویم ..





حلقه ای میزنیم و از داستانهایش می شنویم .. راهروهای معبد به قدری تنگ است که علی آقای رادمردمان در میان آن گیر می کند ..
راه را ادامه میدهیم و در میانه آن کوشک صفوی را میبینیم و از پله های آبشار با صفای نیاسر پایین می رویم .. سیصد پله را آرام آرام طی می کنیم و به آبشار می رسیم ..



یکی از زیباترین آبشارهای خزه ای ایران ..



کنارش دمی استراحت می کنیم و حالا باید نیاسر را به قصد کاشان ترک کنیم .. آقای زارع به بهانه تولد این حقیر همه را به یک بستنی دلچسب مهمان می کند .. میرویم ..
کاشان .. واحه ای در دل کویر .. یک راست به محله تاریخی می رویم و وارد خانه تاریخی عباسیان می شویم ..



بوی قدمت دارد و صد البته غذای خوش طعم .. در این مکان زیبا نوش جان کردن ناهار حال و هوایی دیگر دارد .. ناهار را خورده ایم و مختصر خریدی و حالا باید خودمان را به باغ فین برسانیم .. فین تاریخ دارد و اصالت .. آب دارد و درخت .. سرو دارد و چنار ..





از میان کوشک هایش آبی چند هزار ساله می جوشد و نامش سلیمانیه است .. درباره اش می شنویم و هر کسی گوشه ای از باغ را برای لحظاتی خلوت انتخاب می کند .. جمعی از یاران به سرکردگی علی رادمرد میزبان مادر و پسری هلندی شده اند و علی آقا برایشان کوچه بازاری می خواند و همه با هم به زبانهای فرنگی صحبت می کنند .. چای مینوشیم و عکسی میگیریم و می رویم .. شهر حال و هوای محرم دارد .. در راه بازگشت سرخوشیم از سفری که رفته ایم .. مسابقه میدهیم و گپ میزنیم .. دوستیهامان جان گرفته است و دلمان گرم شده به اینهمه محبت ..
باز هم چراغهای چشمک زن شهر و میدان سپاه و البرز من ..
سفر پایان ندارد !35
Last edit: 7 سال 6 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.108 ثانیه