سفرنامه تور ماسوله مورخ 95/3/14

سفرنامه تور ماسوله
مورخ 95/3/14
راهنما: سهیلا مقصودی





ساعت به پنج صبح نزدیک و نزدیک تر میشد و همسفران وقت شناس ما هم یکی یکی جمع دوست داشتنیمون رو کاملتر میکردند.
خنکای صبح یک روز تعطیل و همراهانی که اینبار برای دیدار از دریاچه لاکان و روستای دیدنی ماسوله گردهم جمع شده بودیم.
با کمی فرصت برای استراحت و خوردن صبحانه در رستوران جمع ما با نشاط و انرژی بیشتری مسیر رو در پیش گرفت . برنامه معارفه هم مطابق معمول اجرا شد و باب آشنایی بیشتر همسفرانمون رو فراهم کرد .
ساعت حدود 10 صبح بود که به دریاچه زیبای لاکان رسیدیم .





دریاچه ای که با سکوت و منظره زیبایی که داشت حال هر بیننده و طبیعت دوستی رو سر کیف میآورد .
آفتاب گرم و هوایی شرجی اطراف دریاچه ما رو برآن داشت تا خودمون رو به سایه درختان جنگل برسونیم و با گشتی کوتاه

تجربه سکوت در فضایی زیبای اطراف برکه ای نیمه جون حال خوبمون رو تقویت کنیم .





با گرفتن چندتا عکس یادگاری برای خوردن ناهار مسیر رو به سمت رستورانی در نزدیکی ماسوله ادامه دادیم .
خوردن ناهاری دلچسب در رستورانی شیک با منظره ی زیبایی که از پنجره ها نمایان بود خستگی هامون رو ربود .



با شور و حالی بیشتراز قبل خودمون رو به ماسوله رسوندیم و راه پر پیچ و خم و پلکانی کوچه ها رو پیمودیم .



گرفتن عکس های یادگاری ، نشستن تو قهوه خونه های جالب ، گشت در بازار سنتی و دیدن خونه های با صفا با پنجره های آزین شده با گلدان های شمدانی همه مناظری بود که می تونست برای همیشه تو ذهن شلوغ و آشفته هر کلانشهر نشینی جا خوش کنه تا با یادآوری اون شلوغی شهر رو از یادمون ببره .

همسفر عزیزمون خانم اکبریان هم که متاسفانه در مسیر پله های روستا زمین خورده بودند با صبوری و آرامشی که بخرج دادند اجازه ندادند که این اتفاق حال خوب همراهانمون رو تحت تاثیر قرار بده و با اطمینانی که از بهتر شدن حال ایشون به دست آوردیم مسیر برگشت رو در پیش گرفتیم و برای خرید کلوچه و زیتون در فومن و رودبار توقفی کوتاه داشتیم .
مسیر برگشت با شادی و هیجان و مسابقه به سرعت به پایان رسید و با دوستان جدیدمون با امید به دیدار مجددشون خداحافظی کردیم و یک سفر به یادموندی دیگه رو در دفتر خاطره هامون به یادگار گذاشتیم !35