- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- سفرنامه ها
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه تورهای پاییز 94
- سفرنامه تور حسنجون طالقان مورخ 94/7/10
سفرنامه تور حسنجون طالقان مورخ 94/7/10
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
8 سال 6 ماه قبل - 8 سال 6 ماه قبل #1404
توسط travelloug
سفرنامه تور حسنجون طالقان مورخ 94/7/10 was created by travelloug
سفرنامه تور حسنجون طالقان
مورخ 94/7/10
راهنما: شهام نخبه زعیم
صبح خيلي زود بعد از حضور همسفران تو ميدان سپاه ، سوار بر مركب وارد اتوبان قزوين شديم و شروع كرديم به معرفي همسفرها ، گروه ما هم بچه هاي قديمي بودن و هم بيشتر كسايي كه براي اولين بار باهاشون آشنا ميشديم . بعد از معرفي ديگه كم كم وارد خروجي طالقان شديم و تو مسيرمون براي صرف صبحانه به رستوران رفتيم. بعد از صبحانه كه همسفرها حسابي سر حال شده بودند
و شروع كرديم به شادي و بگو بخند ، روزبه هم برامون برنامه ويژه اي داشت ....
حوالي طالقان هم توضيحاتي به همسرهامون داديم .
بعد از گذر از پيچ و خم هاي طالقان گذر از استان قزوين ، وارد روستاي حسنجون شديم و از اونجا آماده شديم براي پياده روي مون .
روستا بود و هواي مطبوع صبح اول وقت و مردم خون گرم روستا ...
با شروع فصل پاييز احالي روستا كه ديگه وقت برداشت محصولات باغاتشون كه غالباً گردو بود ، همه رفته بودن باغ براي جمع آوري گردو .
ما هم بعد از گذر از روستا وارد منطقه كوهستاني شديم و افتان و خيزان مسيرمونو پيش گرفتيم و رفتيم و رفتيم تا رسيديم به دشت سر سبز ....
اونجا اطراق كرديم من به همراه چند نفر از دوستان به سمت سرچشمه رفتيم و آب زلال و گوارايي نوش جان كرديم و كتري مخصوص و پر كرديم از آب زلال براي چايي ذغالي ... !47
نهار و خورديم و كمي استراحت كرديم . يكي از باغ دار هاي مهربون هم كلي گردو بهمون داد كه بين همسفرها تقسيم شد. !41
هر چند اون دشت سر سبز و آرامش وصف نشدنيش هوش و حواس و ازمون گرفته بود و متوجه گذر زمان نشديم . ولي ساعت به ما زمان برگشت و نشون ميداد .
تو مسير برگشت هم از باغات گذر كرديم و هوا هم كم كم داشت گرگ و ميش ميشد كه به ماشينمون رسيديم و سرخوش از يه روز خوب به همراه همسفرهامون مسير برگشت و پيش گرفتيم .
اميد وارم خيلي زود همه تونو مجدد ببينم .
خدا نگهدار.
مورخ 94/7/10
راهنما: شهام نخبه زعیم
صبح خيلي زود بعد از حضور همسفران تو ميدان سپاه ، سوار بر مركب وارد اتوبان قزوين شديم و شروع كرديم به معرفي همسفرها ، گروه ما هم بچه هاي قديمي بودن و هم بيشتر كسايي كه براي اولين بار باهاشون آشنا ميشديم . بعد از معرفي ديگه كم كم وارد خروجي طالقان شديم و تو مسيرمون براي صرف صبحانه به رستوران رفتيم. بعد از صبحانه كه همسفرها حسابي سر حال شده بودند
و شروع كرديم به شادي و بگو بخند ، روزبه هم برامون برنامه ويژه اي داشت ....
حوالي طالقان هم توضيحاتي به همسرهامون داديم .
بعد از گذر از پيچ و خم هاي طالقان گذر از استان قزوين ، وارد روستاي حسنجون شديم و از اونجا آماده شديم براي پياده روي مون .
روستا بود و هواي مطبوع صبح اول وقت و مردم خون گرم روستا ...
با شروع فصل پاييز احالي روستا كه ديگه وقت برداشت محصولات باغاتشون كه غالباً گردو بود ، همه رفته بودن باغ براي جمع آوري گردو .
ما هم بعد از گذر از روستا وارد منطقه كوهستاني شديم و افتان و خيزان مسيرمونو پيش گرفتيم و رفتيم و رفتيم تا رسيديم به دشت سر سبز ....
اونجا اطراق كرديم من به همراه چند نفر از دوستان به سمت سرچشمه رفتيم و آب زلال و گوارايي نوش جان كرديم و كتري مخصوص و پر كرديم از آب زلال براي چايي ذغالي ... !47
نهار و خورديم و كمي استراحت كرديم . يكي از باغ دار هاي مهربون هم كلي گردو بهمون داد كه بين همسفرها تقسيم شد. !41
هر چند اون دشت سر سبز و آرامش وصف نشدنيش هوش و حواس و ازمون گرفته بود و متوجه گذر زمان نشديم . ولي ساعت به ما زمان برگشت و نشون ميداد .
تو مسير برگشت هم از باغات گذر كرديم و هوا هم كم كم داشت گرگ و ميش ميشد كه به ماشينمون رسيديم و سرخوش از يه روز خوب به همراه همسفرهامون مسير برگشت و پيش گرفتيم .
اميد وارم خيلي زود همه تونو مجدد ببينم .
خدا نگهدار.
Last edit: 8 سال 6 ماه قبل by travelloug.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
- reza251
- بازديد كننده
8 سال 6 ماه قبل - 8 سال 6 ماه قبل #1408
توسط reza251
Replied by reza251 on topic سفرنامه تور حسنجون طالقان مورخ 94/7/10
عالی بود عالی هم راننده هم لیدر هم همسفرا هم منطقه و هم همه چيز
Last edit: 8 سال 6 ماه قبل by reza251.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.104 ثانیه