سفرنامه تور روستای ماسوله مورخ 98/1/10

سفرنامه تور روستای ماسوله
مورخ 98/1/10
راهنما: نسیم بنادکوکی


به نامش و به یادش

سحرگاه ۱۰ فروردین ۱۳۹۸، ماسوله گویی می داند دلمان هوای مه و شمعدانی کرده ... هنوز ۵ صبح نشده که همسفرانمان یکی یکی با لبخنداز راه می رسند و انتظار شروع سفررا میکشند. نوید و ارمان هم با انرژی همراهیمان می کنندتا سفرمان دل انگیزتر شود با حضورشان. باکاپیتان قنبری همراه می شویم تادر نم نم باران بهاری برویم به سوی روستای پلکانی که حالا خوابیده در مه انتظارمان را می کشد. سفر اغاز می کنیم وخوشامدمیگوییم به همسفرانمان و کمی موسیقی ... ساعت۶:۱۵ را نشان می دهد که برای صرف صبحانه توقف می کنیم.شاندیز راترک می کنیم و راهی می شویم. زمان آن است که دری جدید بگشاییم با معارفه با همسفران که همگی شیفته ی طبیعت و تاریخ ایرانند و علاقمند سفر.
در گذر از منجیل بادخیز از مردمان و تاریخش می گوییم و توربین های بادی و سپس رودبار زیبا با ان اب و هوای خاص و زیتون های معروفش دربرابرمان پدیدار می شود. حدود ۱۱ است که سرخوش از طراوت بهاری به ماسوله می رسیم.مسیر ابشار رادر پیش میگیریم و هنوز مسحوردیدن مناظر زیباییم که ابشار در برابرمان ظاهر می شود. عکس هایی به یادگار میگیریم و مسیرمان رابه سمت خانه های منحصر به فرد ماسوله پیش می گیریم.


خانه هایی که از سر سخاوت، سقفشان را محل گذر کرده اندو چون مردمان غیورش، زنجیرواربه هم متصلند. گره چینی های متنوع، چشممان را نوازش می دهد و عطر شیرینی های تازه مستمان کرده است،عروسک های دست ساز نیز هنر زنان بومی را بیش از پیش به رخ می کشد . باران اکنون شدید تر می زند تادوباره شروع بهار زیبارا برایمان یاداور شود.



ساعت ۲ است که راهی هتل معین می شویم تابا طعم دلپذیر غذاهای محلی، لذت سفرمان را مضاعف کنیم.


کلوچه ی تازه ی فومن و چای داغ لاهیجان را مگر می شود تجربه نکردو همینطور خرید زیتون رودبار ...


و راهمان را به سمت کرج پیش گرفتیم. مسابقه و بازی داشتیم و موسیقی که مسیر را برایمان کوتاه و لذتبخش کرد. یک ربع مانده به ۱۰ که به میعادگاهمان البرز من میرسیم. وقت وداع است، خداحافظی گرم با همسفران و امید دیدارشان در سفرهای آتی.