سفرنامه تور تپه های رنگین کمانی مورخ 94/8/22

سفرنامه تور تپه های رنگین کمانی
مورخ 94/8/22
راهنما : پویا ملاحسنی


روزهای سرد و بارانی آبان ماه با ابرهای گریونش تن تشنه زمین رو حسابی سیراب کردند.
تا آخر این هفته که آفتاب مجالی پیدا کرد برای دوباره تابیدن و گرم کردن هوا ما هم از فرصت به دست اومده استفاده کردیم و خیلی سریع شال و کلاه کردیم و رفتیم... رفتیم به گوشه ای از استان البرز که کمتر شناخته شده هست و کسی فکرش رو هم نمی کنه دراین منطقه زیبایی های طبیعی و چشم نوازی وجود داشته باشد. !14

سفر مثل همیشه از میدان سپاه اینبار با دو دستگاه اتوبوس یکی به سرپرستی همکار عزیزم محسن کاظمی و یکی هم به سرپرستی بنده به همراه جمعی از همسفران عزیز، آغاز شد و معارفه و آشنایی بین همسفرها شروع شد تا این که از جاده اصلی منحرف شدیم و به سمت رودشور حرکت کردیم، رود به خاطر بارندگی های اخیر پرآب و شاداب بود و توقفی کردیم و من توضیحاتی درمورد منطقه به دوستان دادم.









ازآب گذشتیم و به سمت معدن نمک حرکت کردیم ، بساط صبحانه پهن شد و تجربه صرف صبحانه روی بستری از نمک نصیب ما و همسفرها شد.






بعد از عکس و صبحانه، سوار ماشین شدیم، بند کفش ها رو محکم کردیم و با عزمی جذم دل به بیابون زدیم .






آقا مهدی راهنمای محلی هم روی تپه ها درانتظار ما بود به هم ملحق شدیم و به پیاده روی ادامه دادیم. دشتی گسترده و تپه های رنگارنگ و خاکی که الماس گونه برق میزد.



برای همسفرها از ساختار تپه ها و خاک منطقه گفتم و بعد از استراحت و توضیحات به مسیر ادامه دادیم تا به بلندای تپه ها رسیدیم و با منظره تپه های رنگین کمانی روبرو شدیم باز هم عکس و حیرت ...



بالاخره به کنار دریاچه فصلی رسیدیم که کمی آب و گل داشت، سریع بساط ناهار پهن شد و همسفرها با تنوع غذایی متفاوت و جالب بنده و بقیه راهنمایان البرزمن رو حسابی شرمنده کردند. درهمین حین هم چای ذغالی به همت آقا مهدی آماده شد



بعد از ناهار چای حسابی هم نوش جان کردیم و نوبت مسابقه طناب کشی شده و چند گرده شدیم و به زورآزمایی پرداختیم ، در آخر هم تیم آقا یحیی برنده مسابقه شد. بعد از طناب کشی به سمت غار نمکی رفتیم و لحظاتی رو داخل غار در تاریکی گذروندیم.



قبل از غروب آفتاب مسیر برگشت رو پی گرفتیم و لحظاتی رو در مسیر و در سکوت گذروندیم، حال و هوای غروب پاییزی، منظره کوهستان جارو و دشتی که الماس گونه می درخشید و شهری که وهم گونه در افق پیدا بود ... !40
بالاخره بعد از پستی بلندی های بسیار به کنار ماشین ها رسیدیم و به سمت کرج حرکت کردیم. !41
دراین سفر یکروزه حدود ده کیلومتر راه پیمایی کردیم و باهم گفتیم و خندیدیم و به مناظر بی نظیری چشم دوختیم. یک روز و یک سفر دیگه هم به پایان رسید و حکایت ها و سفرهای بسیاری باقیست، به امید هم سفر و هم داستان شدن دوباره با شما همسفرهای بی نظیر.
با تشکر از همکارها و راهنمایان این برنامه محسن کاظمی، شهام نخبه زعیم و آرش قلعه نوعی !24

برنامه بسیار جذاب و زیبایی بود
از همسفران نازنین و لیدرهای خوب برنامه سپاسگزارم !25