× تصاویر و سفرنامه های تورهای تابستان 95

سفرنامه تور آستارا اردبیل مورخ 15 الی 95/4/18

بیشتر
7 سال 9 ماه قبل - 7 سال 9 ماه قبل #1553 توسط travelloug
سفرنامه تور آستارا اردبیل
مورخ 15 الی95/4/18
راهنما: وحید شعبانی





غروب سه شنبه است و همه در هیاهوی دیدار رشته ای از ماه که عید را جشن بگیرند .. اما در سر من غوغای سفر پیچیده است . دل به جاده خواهم زد و با لشکر عاشقان برای فتح همزمان تاریخ و طبیعت به راه خواهیم افتاد . اینبار به دیار گیلان و آذربایجان ... ساعت 10 همه در کنار مرکب آقای بیگدلی که گویی رخت عروسی بر تن کرده و سفید پوش شده ایستاده اند و آماده حرکت ... میرویم .. در راه وحید از ما جدا می شود و وحید دیگری همراهمان می آید . در دل شب چشمان جاده را سوراخ میکنیم و به پیش میرویم .. طبق مرسوممان معارفه و آشنایی در ابتدای سفر حالمان را به می کند . چه کیفی دارد طعم معارفه با عطر خمیازه ... بعد از معارفه تاموشی میدهیم و در دل تاریکی شب عده ای دل به جاده میدهند و عده ای سر به خواب..
اوایل طلوع است و در نزدیکی هشتچین از توابع خلخال هستیم .. خورشید کلی برایمان دلربایی می کند و نوید صبحی خنک به ما میدهد .. منزل اولمان هتل فلور در دل خلخال .. آقای مسروری قرار است میزبان ما باشد با آن سرشیرهای خوشمزه اش... صبحانه لذیذی نوش جان می کنیم و میرویم ..
اینجا جاده معروف اسالم است .. بالا میرویم و بالا .. در دره ها گله گاومیش ها را میبینیم و بر فراز تپه ها گله گوسفندان را
عجب جاییست این جاده اسالم به خلخال ...
در میانه راه و درست در جایی که مرزی بین دشت و جنگل پدیدار می شود روستای متش خودنمایی میکند ...



مختار و خانواده اش ابتدا ما را به صرف چای میهمان میکنند و نوبه رفتن فرا میرسد .. گروهی همراه من سوار بر نیسان می شوند و عده ای به رهبری حمید خان بیگدلی مسیر را پیاده طی می کنند تا به بالای دشت سرسبز متش برسند .. ما زودتر میرسیم و به همراه جوانان گروه آتشی عظیم برپا می کنیم .. زیراندازی می اندازیم و عده ای دراز میکشند و گروهی نیز به تعمق در طبیعت میپردازند .. دیگران هم اندک اندک میرسند و جمعمان تکمیل می شود .. کمی پایکوبی و وسطی برایمان لازم است ..
مختار جان هم میرسد و با جگر تازه گوسفند از ما پذیرایی می کند ...



بعد هم که خب مشخصا نوبت ناهار است .. همه کمک می کنند و کبابها بر روی آتش جان می گیرند .. سفره ای پهن میشود و طعامی لذیذ انتظارمان را میکشد ...



دریا هم که خب از این بالا مشخص است انگار فقط من میبینمش با صفا و صمیمیت ناهارمان را میل می کنیم و کمی استراحت بر ما واجب می شود .. چای هم درست میکنیم و مینوشیم و ... عکسی به یادگار میگیریم .. موقع رفتن است و دوباره 2 گروه می شویم .. عده ای نیسان و عده ای با من قدم بر بلندای روستای متش می گذارند و از دل دشتهای بابونه عبور می کنند .. بافت چوبی این روستا بسیار زیباست .. شاهین هم هست و برایمان از روستا می گوید .. به قهوه خانه مختار هوشمند میرسیم و در خنکایش استراحتی می کنیم .. حمید خان هم برایمان هندوانه می آورد و آخ که چقدر میچسبد .. کم کم موعد رفتن از متش فرا میرسد .. بار و بندیل را جمع می کنیم ... و می رویم .. در راه اسالم هستیم و از میان جنگلهای سرسبز عبور می کنیم .. در راه خوشیم و خندان .. آستارا .. بندری در جوار دریای خزر ..
به هتل میرویم اتاقهایمان را تحویل میگیریم .. شب هنگام مقرر می شود که به بازارچه مرزی برویم ... بعد از استراحتی کوتاه تقریبا همه می آیند و پیاده به سمت بازار حرکت می کنیم .. امشب تولد وحید جان است و ما را به صرف بستنی دعوت می کند .. ما هم میپذیریم و در کنار بازار و دریا یک بستنی دلچسب میخوریم و بعد هر کدام جداگانه به سمت بازار میرویم .. بعد از ساعتی گشت زنی در بازار با کلی خنده و شوخی به هتل برمیگردیم و ... خواب ...
صبح روز پنجشنبه .. صبحانه را خورده ایم و در راه رسیدن به اردبیل هستیم .. کنارمان سیمهای خارداری هست که نشانه مرز ایران و آذربایجان است.. و ایکاش هیچگاه این سیمها خاردار نبودند.. چشمانمان کلی زیبایی میبینند و خودمان هم کیفوریم از سرسبزی.. گردنه حیران را نیز رد می کنیم و حالا در شهر اردبیل هستیم .. دیار آرتاویل که روزگاری برای مردمانش ناحیه ای مقدس به شمار میرفته .. به دیدار شیخ صفی الدین اردبیلی میرویم ..



به حق اینجا یکی از زیباترین بناهای معماری ایران است ... و باز هم به حق در میراث جهانی یونسکو به ثبک رسیده است .. خانم لیدر برایمان توضیحش میدهد و همه جایش را میبینیم ..



در حیاطش عکسی به یادگار میگیریم و به شهیدگاه میرویم .. جوانی خوش صدا ایستاده بر حجره ای به دور از چشم دیگران آوازی سر داده است و ما هم به تماشایش می ایستیم .. همه جمع میشوند و میرویم برای صرف ناهار .. محله ابراهیم آباد اردبیل ، حمام قدیمی ابراهیم آباد که مبدل به رستوران سنتی شاه عباس شده است .. جایی دنج مینشینیم و ناهاری خوشمزه نوش جان میکنیم ...



کباب وزیری و پیچاق قیمه که غذای مخصوص اردبیل است .. بعد از ناهار هم آقای حسینی (بالایی) چای و نبات مهمانمان میکند و میرویم
روی پل ابراهیم آباد هم عکسی میگیریم



کمی هم سوغات می خریم .. با اردبیل وداع میکنیم و به گردنه حیران بازمیگردیم ..





راه پیچ در پیچی را بالا میرویم و حالا همه در صف تله کابین ایستاده اند .. من را هم با اصرار میبرند .. آن بالا سراسر مه است .. وای خنک و شتری که الی نام دارد ..



بعضیهامان را با لبخند سواری میدهد ، بعضی را با زور .آقای زارع و فرناز هم هنرنمایی میکنند و کمی برایمان جامپینگ میکنند ..



دلمان نمی خواهد اما باید برگردیم... سورتمه هم بماند برای بعد .. چای و کلوچه میخوریم و دل به ترافیک میزنیم .. در ترافیک میزنیم و میخوانیم .. کمی هم میخوابیم .. و بالاخره میرسیم .. یک راست به کنار دریا میرویم و فلافلی جمشید را دربست کرایه میکنیم .. خانم صادقیان و دوستان به طرز وحشتناک حرفه ای برایمان بلال میپزند و من و حمید بیگدلی بازار یابی می کنیم .. جمشید هم مبهوت است .. چقدر این بلال و فلافل چسبید.. کنار ساحل نشسته ایم و تک تک هنرنمایی میکنیم .. امان از اینهمه اعتماد به نفس ..
ما آهنگ غمگین می خوانیم و از عشق و عاشقی میگوییم ، آن طرف وحیدی مجد و فاطمه روشن شنا می کنند !! وحید هم جوگیر شده و می خواهد تا ساحل روسیه شنا کند ... امشب هم با تمام خوشی هایش تمام می شود و میرویم ...
صبح جمعه .. هتل را ترک کرده ایم و از ترس ترافیک بکوب میرویم .. اما دریغ از قطره ای ترافیک ..
در جاده زیبای گیسوم هستیم .. از میان درختان بلند عبور میکنیم و به ساحل میرسیم ..



مسابقه طناب کشی ترتیب می دهیم و در یک حرکت انقلابی تیم من سه بار به حریف حال مضاعف میدهد .. کلی عکس و خنده و .. حرکت.
برای ناهار به رستوران پرستو در صومعه سرا میرویم .. ناهارمان را میخوریم و دوباره دل به جاده میدهیم .. لحظاتی در رودبار توقفی میکنیم و یارانمان زیتون میخرند ، حمید هم از پول شاباشهایش برایمان بستنی میخرد .. در راه برگشت شاد و خندانیم و مسابقه اجرا میکنیم و قرعه به نام خانم خوانین زاده می افتد .. بعد از سه روز و نیم سفر حالمان خوش است و نزدیک کرج هستیم ..
به راستی که سفر پایان ندارد ...
میدان سپاه ، البرز من ، تا دوباره بدرود ... !35
Last edit: 7 سال 9 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.144 ثانیه