× تصاویر و سفرنامه های تور های پاییز 97

سفرنامه تور کویر ورزنه مورخ 16 الی 97/08/17

بیشتر
5 سال 5 ماه قبل - 5 سال 5 ماه قبل #2044 توسط travelloug
سفرنامه تور کویر ورزنه
مورخ 16 الی 97/08/17
راهنما: محمدرضا زمان فر




“كویر” انتهای زمین است، انتهای سرزمین حیات، در كویر گویی به مرز عالم دیگر نزدیكیم و از آنست كه ماورا الطبیعه را، كه همواره فلسفه از آن سخن می گوید و مذهب بدان می خواند، در كویر به چشم می توان دید، می توان احساس كرد.

اواسط آبان ماه است
ماه آب ها
ماه الهه آب‌های روان آناهیتا
با یاران گرد هم آمدیم و روان شدیم به سوی کویر زیبای ورزنه در حاشیه تالاب خشکیده گاو خونی استان اصفهان
ابتدای شب حرکت آغاز شد
سفر آغاز راهیست که پایان ندارد
از پیش مطلع شدیم که تولد علی جان همسفر عزیزمون هستش و محسن هم زحمت کیک رو کشیده بود
با هماهنگی دوستان یه تولد مهیج داشتیم پر از شادی و خنده و آروزی خوشبختی و شادی برای علی جان
شب بود... بیابان بود. خوابی عمیق چشم بیشتر همراهان را با خود برد و فقط چند نفری همراه من تا صبح بیدار بودند.
صبح زود قبل از طلوع آفتاب به رمل های روان کویر رسیدیم. آتشی در کنار ماشین به راه کردیم و به دل رمل ها زدیم. همراهانی که سردشون بود هم دل از آتش نکندند و همان جا با پرهام ماندند.
با یاران در دل کویر هم آواز شدیم و کم کم به سمت بلندترین رمل حرکت کردیم تا معجزه آفرینش رو با طلوع ارغوانی آفتاب کویر ببینیم.



حسی ناب بود
همه در بالای رمل سکوت کرده بودیم
البته اشاره مستقیم نمی کنم که فرهود گاهی این سکوت را می شکست....
چندتا عکس گرفتیم با طلوع زیبایی که در آسمان نیم ابری زیبایی دوچندان پیدا کرده بود و به کنار آتش برگشتیم و صبحانه ای لذیذ نوش جان کردیم.
همراهان اتوبوس دوم هم به ما پیوستند. پس از صبحانه به اتفاق میان رمل ها رفتیم و با بازی حیثیتی وسطی حسابی سرمان گرم شد.
و در نهایت این گروه مقتدر ما بود که نتیجه را به نفع خود تغییر داد. پدرام با جا خالی های خوب و علی هم با بال هایی که می گرفت گروه دیگر را به زانو در آوردیم.











همراهان گروه دوم و رمل ها را بدرود گفتیم و به سمت قلعه تاریخی قورتان دومین ارگ خشتی ایران حرکت کردیم.
از خانه ها و کوچه های زیبایش بازدید کردیم . کوچه هایی که رازهای بسیار در دلشان نهفته است. از جنگ ها و حکایت مردمان این دیار در کنار قسمتی از زاینده رود که هنوز آب دارد، گفتیم و شنیدیم.





پس از قلعه بازدید مختصری از کبوتر خانه داشتیم و به سمت یکی از جذاب‌ترین قسمت های سفر حرکت کردیم.
گاو چاه!
اینجا در قدیم به جای موتورهای آب از یک گاو کوهان دار سیستانی برای کشیدن آب استفاده می شده است و تا امروز نیز همین رسم پابرجاست.
جذابیت این محل به این دلیل است که گاو فقط با صدای آواز دشتی که صاحبش می‌خواند به حرکت در می‌آید.



پس از گاوچاه، رستورانی که در همان حوالی بود ما را فرا می‌خواند. ما هم به دعوتش لبیک گفتیم و شتابان به سویش رفتیم.
نهار لذیذی همراه با شادی در کنار یاران نوش جان شد و عزم بازگشت کردیم.



مسیر بازگشت گاه به شادی و گاه به استراحت گذشت تا نزدیکی تهران که مرکب مان سر ناسازگاری با ما گذاشت و با تعویضش به مسیر ادامه دادیم
جاده ها در میان نم باران و سوسوی چراغ ها داشت آشناتر می شد و خبر از پایان مسیر می داد نه پایان سفر
زندگی در گذر است
آدمی رهگذر است
زندگی یک سفر است
آدمی همسفر است
آنچه می ماند از او
راه و رسمِ سفر است
با تشکر از تمام دوستانی که در این سفر یاور من بودند مخصوصا پرهام جان همکار عزیزم
دلتون همیشه شاد باشه و لبتون همیشه خندان
Last edit: 5 سال 5 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

زمان ایجاد صفحه: 0.311 ثانیه

ارتباط با ما

    • تلفن : 34213531-026
    • موبایل : 09391725252
    • Email: info@alborzeman.ir
    • کرج، میدان سپاه ، به سمت سه راه گوهردشت ، بعد از خیابان بوستان ، ساختمان گلستان ، واحد یک