× سفرنامه و تصاویر تورهای بهار 93

سفرنامه تور 4روزه کویر مصر و طبس مورخ 7 الی 93/1/10

بیشتر
10 سال 3 هفته قبل - 8 سال 6 ماه قبل #795 توسط travelloug
سفرنامه تور طبس
مورخ 7 الی 10 فروردین 93
راهنمای تور : پویا ملاحسنی

مـاراتـن طبـس

کشور پهناور ایران پر از رمز و راز و دیدنی های نا دیده هست . هر گوشه از این خاک داستان و قصه ای داره که برای پی بردن به اون ها باید کوله رو بست و بند کفش ها رو محکم کرد و دل رو به بی کران این دیار زد .
از مصر تا نایبند برنامه سفر نوروزی البرزمن برای آشنایی با قسمتی از این بی کران بود .
مثل همیشه بی تاخیر همه صبح زود کنار ماشین حاضر بودند و بعد از سلام و احوالپرسی و تبریک سال نو سوار رخش آقای بیگدلی شدیم و سفر آغاز شد ...
همه پر از انرژی و شاد و خندان معارفه رو انجام دادیم که این بار با معرفی شخصیت های کارتونی مورد علاقه بود . که فکر کنم آقای همسایه توی کارتون کلاه قرمزی پر طرفدارترین بود.
صبحانه رو قبل از سمنان در رستوران خوردیم و این جا بود که من کم کم با یکی از همسفرهای جدید البرزمن آشنا شدم..( آقا فرهاد).. !46

با سرعت هرچه تمامتر به سمت خور و بیابانک در حرکت بودیم و از مسیر دامغان جندق میگذشتیم و بچه ها مناظر خاص این منطقه رو نگاه میکردند و من توضیحاتی در مورد این جاده میدادم.
قبل از اینکه خیلی دیر بشه رسیدیم قلعه جندق پیش آقا ابراهیم جایی که قرار بود شب اول اقامت داشته باشیم. !71
ناهار مفصلی توی قلعه خوردیم (چلو گوشت) و آماده شدیم تا به سمت تپه های شنی روستای مصر بریم. اتوبوس بنز محلی ای منتظر ما بود تا از جاده خاکی جندق ما رو به مصر ببره... با سرعتی زیاد از این مسیر گذشتیم و کمی هم خاک خوردیم تا به پای تپه های شنی برسیم .. :whistle:

تپه ها رو یکی بعد از دیگری پیاده در نوردیدیم تا به محل مورد نظر برای استقرار رسیدیم...

هرکسی به سمتی رفت و خودش رو در سکوت و زیبایی عریان کویر و غروب دل انگیزش گم کرد. بچه های موتورهای چهار چرخ هم از راه رسیدند و همه هیجان بیابونی رو با این موتورها تجربه کردند ....

شب شد و آتش و حلقه ی مهر و دوستی همسفرها شکل گرفت و احمدرضا همسفر خاص و با صفای البرزمن شور و عشق این حلقه رو دو چندان کرد ... خنده و شادی و همنوایی و همصدایی همسفرها حتی در سکوت بی نظیر بود...

در تاریکی کویر و زیر سقف پر ستاره به سمت اتوبوس بنز محلی برگشتیم و برای صرف شام و اقامت شبانه به سمت قلعه جندق رفتیم. عدس پلوی جانانه ای نوش جان کردیم و شب نشینی بچه ها کنار هم تا نیمه های شب برقرار بود....

تجربه خواب در اتاق های تنگ و تار با تعداد بالا برای همسفرها خاطره ی دل انگیزی ساخت که حالا حالا ها از یادشون نمیره...

صبح روز بعد صبحانه رو خیلی زود خوردیم و راه افتادیم به سمت طبس توی راه بچه ها شادی هاشون رو با هم همونطور که مدنظر گویک بود تقسیم میکردند و هر چی بیشتر میگذشت ابعاد تازه ای از شخصیت با صفای آقا فرهاد کشف میشد.. !29

روز دوم سفر بعد از صرف ناهار در رستوران باغ مجنون طبس ( به علت تاخیر در سرویس دهی برنامه بازدید از باغ گلشن جا به جا شد) به سمت روستای خرو حرکت کردیم تا از چشمه مرتضی علی دیدن کنیم...

در دل رشته کوه شتری دره ای متفاوت قرار گرفته که رودخانه ای خاص در اون جریان داره.. رود خونه ای با آب سرد و گرم ... چشمه های آب گرم مرتضی علی که از دیواره های صخره ای ای تنگه سرازیر میشن مقصد گروه البرزمن بود ... پاچه های شلوار هامون رو تا زدیم و وارد تنگه شدیم.... مناظر متفاوت و زیبای منطقه برای همسفرها تازگی داشت بعد از بازدید از چشمه های آبگرم مسیر رودخونه رو ادامه دادیم تا به طاق شاه عباسی برسیم متاسفانه قسمتی از مسیر رو آب شسته بود برای همین همه نتوانستند از طاق دیدن کنند ... با تعدادی از بچه ها طاق رو دیدیم و عکس های یادگاری گرفتیم و پیاده روی برای برگشت به اتوبوس آغاز شد.

بعد از روستای خرو به هتل برگشتیم تا بچه ها کمی استراحت کنند و بعد از استراحت از باغ گلشن دیدن کنند ...

صبح روز سوم بعد از خوابی مفصل و استراحت به سمت ازمیغان حرکت کردیم و پیاده روی کنار رودخونه و نخل های استوار و زمین های زراعی همه و همه مناظر بی نظیری رو درست کرده بودند..... کنار تخت عروس اتراق کردیم و همسفرهای بی قرار طاقت نیاوردند و تنی به آب زدند از جمله خود بنده ... !30

یکی از محلی های ازمیغان کار خطرناکی کرد و از ارتفاع بلندی داخل آب پرید که خدا رو شکر کشته یا زخمی نشد... !14

بعد از آبتنی و دیدن آبتنی و همین طور مطالعه قسمت آخر کتاب هری پاتر کنار رودخونه چایی و آویشن ذغالی خوردیم و به سمت اتوبوس حرکت کردبم تا برای ناهار به روستای اصفهک بریم و تجربه ای کاملا متفاوت داشته باشیم ...

خوردن ناهار داخل تکیه اصفهک و پیاده روی داخل خرابه های زلزله زده ی اصفهک و چایی خوردن توی حمام قدیمی روستا

خیلی زود از اصفهک خداحافظی کردیم و به سمت نایبند حرکت کردیم ....

طوفانی در راه بود ...
قبل از غروب خورشید به نایبند رسیدیم ..آخرین نوار های طلایی خورشید روی خونه های کاه گلی روستا و نخل های پایین دست فقط و فقط حیرت رو به همراه داشت و بس.
و طوفانی که دور ما در جریان بود.. طوفان زندگی ، جنب و جوشی عجیب در این تک افتاده ی بیابانی حضور داشت ... بچه های روستا ما رو دوره کردند و توی کوچه پس کوچه های روستا همراه ما بودن .. محمد یه جورایی رییس همشون بود و بقیه به حرفش گوش میکردند و ما رو مثل یک لیدر همراهی میکرد... همینجا بود که آقا فرهاد دل در گروی یکی از این طوفانی ها داد و تا آخر سفر هم داستان ها داشتیم سر این قضیه. !23

نایبند رو مثل رازی که فاش نشده با حیرتی تمام پشت سر گذاشتیم و به سمت هتل حرکت کردیم در مسیر برگشت چه اتفاق ها که نیوفتاد مسابقه ای هیجانی با داورانی کار بلد (آقای معلم و خانم معلم، وحید بیگدلی، خانم قاسمی و آقا فرهاد) که در آخر میثم و الهام کاپ قهرمانی رو بالای سر بردند.
دیر وقت به هتل رسیدیم و شام رو خوردیم و سریع به خواب رفتیم.
روز چهارم بعد از صبحانه به سمت جندق حرکت کردیم در مسیر کنار دریاچه نمک ایستادیم و حسابی عکس گرفتیم...

ناهار روز برگشت هم پیش آقا ابراهیم داخل قلعه جندق بودیم .. قیمه ی خوشمزه ای در انتظار ما بود. قبل از حاضر شدن غذا داخل خونه، آقای علیرضا با تنبورش حال حسابی ای به همه همسفرها دادند و چند قطعه ای رو برامون نواختن...

با شکم های پر و لب هایی خندان باز سوار اتوبوس شدیم تا سفر رو تمام کنیم و به خونه هامون برگردیم.
توی مسیر بازی دیگه ای انجام دادیم که به صورت خلاصه اسم دو میوه توش جاودانه شد : آلو و شلیل ..
قبل از رسیدن به کرج بچه ها دو گروه شدند ، گروه آلو و گروه شلیل و مسابقه متارنه با جدیتی تمام دنبال شد که آخر مساوی به پایان رسید...

آقای علیرضا هم به همراه احمدرضا چند قطعه موسیقی دیگه نواختند که بی نظیر بود .....
خیلی سریع هم چهار روز سفر به پایان رسید و خاطرات جدیدی به کتاب زندگی ما اضافه شد .. چهار روز رفاقت ، صمیمیت و همدلی
از تک تک شما دوستان که با ما همسفر بودید تشکر میکنم و امیدوارم باز در کنار شما دوستان لحظات خوبی داشته باشم...
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...
Last edit: 8 سال 6 ماه قبل by alborzAD.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: solimani, ahmadreza, mahsa_shamim, سمیه, اسدی

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
10 سال 3 هفته قبل #797 توسط سمیه
سلام به همه! عیدتونم مبارک !22
حیف شد که نتونستم بیام ولی با خوندن این سفرنامه ها, مزه خوب نسیم کویر رو کاملا حس میکنم! اینجاست که باید به درون خودم بگریزم..! !2
تک تک بچه هایی که تو تور توران باهاشون اشنا شدم فوق العاده بودن !26 امیدوارم یه بار دیگه همتونو یه جاببینم !27
وهمینطور به امید پیدا کردن دوستای فوق العاده تازه!! !25
كاربر(ان) زير تشكر كردند: travelloug, ahmadreza, mahsa_shamim, shahram mes, اسدی

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
10 سال 3 هفته قبل - 10 سال 3 هفته قبل #798 توسط ahmadreza
درود به گروه پر تلاش البرز من
و پويای عزيز که سفرنامه هاش پر از شور و حاله
سفری نو با دوستانی نو
يلدا و افسانه تنبور بابا و مامانش. دوستان جديدمون حسن و حسين دوست داشتنی و فرهاد عزيز که طنز و مرام خوبش رو عشق است، ميثم و الهام که لايق کاپ طلايي بودند و لحظاتی ناب رقم زدند.
البته لازم به ذکر است که پس از برگزاری جلسات متعدد من به همراه عيال کاپ نايب قهرمانی رو در اينجا به تيم سميه تقديم می کنيم و از دنيای قهرمانی خداحافظی می کنيم باشد که داوران دقت کنند!!!!

کوير و شبش، دره حاج مرتضی، پرش ورای ترس، کودکان جهنده بر در و ديوار نايبند روزمون رو نوروز کرد روز و شبشون بر قرار!!
البرز منا ...... مارو به هم برسان
Last edit: 10 سال 3 هفته قبل by ahmadreza.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: travelloug, solimani, mahsa_shamim, سمیه, اسدی, منا

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
10 سال 3 هفته قبل #803 توسط منا
سلام به همه دوستان عزیز..این پیام یک غاری که از تاریخ 11 فروردین 93 برای زندگی به داخل یک غار مهاجرت کرده می نویسد.. !54

دوستان عزیزم این اولین سفر چند روزه من با البرز من بودش..با اینکه هیچ تجربه ای نداشتم..ولی لحظه به لحظه این سفر در کنار دوستان با محبت و نازنین البرز من برام خاطره شدش..!25 !25
کلی هم تجربه کسب کردم.. !60
واقعا وقتی آدم به چنین مناطقی میره میبینه زیبایی طبیعت فقط به درخت و جنگل نیست..عظمت خدا تو کویر به یه شکلی هست و تو دریا شکلی دیگه..هر کدومش زیبایی خاص خودش داره..غروب آفتاب توی کویر..آرامشی که شبش داره و آسمون زیباش پر از ستاره هایی که احساس میکنی دستت بهشون میرسه..روستاهایی که خونه هاش کاه گلیه..بچه های ناز و دوست داشتنی روستا که با دیدن گروه ما تا لحظه آخر در کنارمون بودن..چشمه های زیبایی که آدم مات و مبهوتشون میشه..(آب سرد و گرم اون هم در یک مسیر رودخونه.)!21
اشکال نمکی که هر کدومش یه زیبایی داره ..و خیلی چیزای دیگه...که واقعا آدم مییمونه چی بگه به این عظمت!!!!

امیدوارم که همه اطرافیانمون قدر این عظمت و زیبایی رو بدونن..
بازم از همه دوستان گلم ممنون که باعث شدن این سفر برامون لذت بخش و به یاد موندنی بشه.. امیدوارم که باز هم بتونم در کنار شما عزیزان سفری پر از خاطرات زیبا و به یاد موندنی داشته باشم. !24
از آقا پویا و آقا شهام هم واقعاا ممنونم بابت زحماتی که تو این سفر برای همه کشیدن.. !12 !24
به امید دیدار همگی.. !46 !46

( غاری )
كاربر(ان) زير تشكر كردند: travelloug, solimani, ahmadreza, mahsa_shamim, shahram mes, سمیه, اسدی

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
10 سال 3 هفته قبل - 10 سال 3 هفته قبل #804 توسط منا
پيوست:
Last edit: 10 سال 3 هفته قبل by travelloug.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: travelloug, solimani, ahmadreza, mahsa_shamim, shahram mes, اسدی, عباسیان

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
10 سال 3 هفته قبل - 10 سال 3 هفته قبل #805 توسط mahsa_shamim
بیایید بیایید که گلزار دمیدس
بیایید بیایید که دلدار رسیدس

بکوبید دهل ها و دگر هیچ مگویید
چه جای دل و عقل است که جان نیز رمیدس




پيوست:
Last edit: 10 سال 3 هفته قبل by mahsa_shamim.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: travelloug, solimani, ahmadreza, shahram mes, سمیه, اسدی

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: admin1شهامmisha
زمان ایجاد صفحه: 0.922 ثانیه