سفرنامه تور کویر مرنجاب مورخ96/7/21

سفرنامه تور کویر مرنجاب
مورخ: 96/7/21
راهنما: محسن کاظمی



می جویمت خدایا به سوی کویری که بودنم را در فنا شدن بیابم . آن قدر دچار تکرار شوم که فراموش کنم از کجا آمده ام و خود می دانی که بوی سینه توست که مرا بدین سان می کشاند.
می آیم تا به جایی که آسمان به تنهایی اش می شکند و ستاره ها به شوق دیدارش یک به یک فرو می ریزند.
جایی درست میان سینه ام ... جایی به نام کویر
کویر فریاد است، فغان تشنگی است، ناله نبودن
فریاد رهایی. توقف گاهی که هرگز نخواهی ایستاد و شوق پرواز تو را در بیکرانی میان زمین و آسمان معلق وامینهد، آزاد و رها، رها از همه بودن ها و نبودن ها.
جایی از آسمان آسمانی تر و از دریا بیکران تر.
در کویر به مرز عالم دیگر نزدیکتریم


بار دیگر سفر دیگری به کویر مرکزی ایران کویر مرنجاب داشتیم و پنچ شنبه شب ساعت 9 همه همسفران سوار بر رخش حرکت را آغاز کردیم معارفه ایی دلچسب حال و هوای ما را زیباتر کرد
تولدی که به همت پژمان برای سحر بانو گرفتیم عالی بود ...
و صحبت از کویر و آنچه در آن می روید و اتفاقات کویری ذهن همسفران را برای یک رویایی واقعی به نام کویر آماده کرد.
آنچه که در کویر زیبا می روید خیال است و این خیال به سراغ ما هم آمد

یک ساعت قبل از طلوع آفتاب در کنار دریاچه نمک بودیم آتشی بر پا کردیم و موسیقی آرامی و عکس های خوب و طلوع زیبای خورشید خانم...









صبحانه مفصلی ب همت همه رفقا از جمله فرشید عزیز وشاهین و محمد رضا در کنار دریاچه صرف کردیم...









اینجا کاروانسرای عباسی که در واقع دژ نظامی بوده توقفی می کنیم و تلاش انجام می شود آنهم چه تلاشی مخصوص ( اسم رمز تورهای من )
و دیگر دل به رمل و شنها سپردن با پای برهنه ...









عکاسی جزء لاینفک همه افراد کویر رفته هست وبعد هم طناب کشی وپرش وآواز ...
و در آخر فرود هیجانی از رمل 60 متری حال خوبمون رو خوبتر کرد ...









مسیر برگشت تا کاشان وخستگی وفکر دور شدن از کویر باعث شد لختی چشم به هم بذاریم و فکر کنیم و سکوت ....

یک ناهار خوشمزه در یک فضای سنتی بنام خانه نگین کاشان به همه ما چسبید و ما رو آماده برگشت کرد.
در راه برگشت هم کلی بازی کردیم و خندیدیم ..
جایزه دادیم به اولین های اتوبوس و به قدیمی ترین همسفر ...

حدود ساعت 9:30 به میدان سپاه کرج رسیدیم خوشحال از آشنایی با یک سری دوستان خوب و خونگرم و به امید دیدار تک تک شما
ممنون از محمدرضا زمان فر عزیزم که در این سفر کلی همراه و یاور من بود

بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی