سفرنامه تور جنگل سی سنگان و دریاچه آویدر مورخ 96/7/28

سفرنامه تور سی سنگان و دریاچه آویدر
مورخ 96/7/28
راهنما: شهام نخبه زعیم




جمعه روز 28 از مهرماه برای گشت و گذار در شمال کشور آماده شدیم و ساعت 5 صبح با حضور همسفرها سفر خودمون رو آغاز کردیم. عرفان هم که تاخیر داشت قرار شد سه راهی عظیمیه به ما ملحق بشه. بعد از سوار شدن آخرین همسفر وارد جاده زیبای چالوس شدیم.
هوا کم کم داشت روشن می شد و چهره زیبا و پاییزی جاده چالوس رفته رفته خودشو نمایان می کرد. جاده خیلی خلوت بود و ماشین ما بود که پیچ های جاده را پشت سر می گذاشت. در این فرصت همسفرها هم استراحتی کردند تا برای صرف صبحانه به رستوران رسیدیم. هوای بیرون سرد بود، پس لباس های گرم رو پوشیدیم و بیرون زدیم از ماشین برای نوش جان کردن صبحانه ای دلچسب.



راه مون رو به سمت چالوس و نوشهر ادامه دادیم... در این حین فرصتی بود برای آشنایی بیشتر با همسفرهای قدیمی و جدید. همسفرها از خاطرات شیرین و تلخ سفرهاشون می گفتن که خیلی زود خودمون رو کنار ساحل سی سنگان دیدیم.
ابتدا توضیحاتی درباره دریای خزر شنیدیم و بعد هم همسفران شروع به عکس گفتن از ساحلی زیبا با چشم اندازهای بی نظیرش کردند. بعضی هام که آدرنالین شون افت کرده بود سوار بر قایق های موتوری دل به دریا زدن و ...






خلاصه دو ساعتی کنار ساحل خوش گذروندیم که کم کم وقت نهار شد. برای نهار به رستوران آب کاکائی رفتیم و بعد از صرف نهار به سمت دریاچه آویدر حرکت کردیم.
وقتی به سمت دریاچه در حرکت بودیم سولماز دید که خواهرش هم از کرج اومده بود شمال و خیلی اتفاقی همدیگه رو دیدن. ما هم کنار دریاچه زیر اندازمون رو پهن کردیم و بساط چایی و استراحت برپا شد.















جنگل زیبا وسوسه مون کرد که با جمعی از همسفرها بریم کنار دریاچه و دوری توی جنگل بزنیم.












کم کم وقت بازگشت رسیده بود و ما هم کیفور از یه روز خوب با همسفرهایی عالی وسایلمون جمع کردیم و برگشتیم سمت ماشین. کاپیتان خوبمون هم آقای رستمی آماده و منتظر ما ود. سوار بر مرکب شدیم و دل به پیچ و خم جاده چالوس سپردیم و باز دیگر این جاده زیبا رو با کوله باری از خاطرات خوب و شیرین ترک کردیم.
به امید دیدار دوباره شما دوستان...