سفرنامه تور کویر ابوزیدآباد مورخ 96/9/24

سفرنامه تور کویر ابوزیدآباد
مورخ 96/9/24
راهنما: پویا ملاحسنی



یک بار دیگه جمعه شد و روح های نا آرام ما بهانه ی رفتن سر گرفتند و این بار قرعه به نام کویر ابوزید آباد افتاد.
صبح هنگام همه به موقع حاضر شدند و سفر ما آغاز شد.
حوالی شهر قم صبحانه ای دلپذیر نوش جان کردیم و با انرژی به معارفه پرداختیم تا بیشتر با هم آشنا بشیم.
از کوه های کرکس و دریای تتیس گفتیم و بیابان های ایران و شهر کاشان...
در کاشان کمی با پلیس امنیت عمومی خوش و بش کردیم و بالاخره راهی کویر شدیم.
از دور تپه های شنی پیدا بودند و تاغ های زیبا همه جا به چشم می خوردند.
هر از گاهی هم موتورسواری با حرکات هیجان انگیز از جلو اتوبوس ما ویراژ می داد.
به نزدیکی تپه های شنی رسیدیم و مسئول گردشگری منطقه وعده ساخت چندین و چند چیز مختلف را تا هفته دیگه هنگام خوشامدگویی به ما داد ...















شترها و ساربانشان آرام و با وقار در کنار تپه شنی نشسته بودند و انتظار ما را می کشیدند. چند نفر از همسفرها سوار وانت آفرود شدند و هیجان سافاری در کویر را تجربه کردند.



از تپه ها بالا رفتیم و شلوغی را پشت سر گذاشتیم تا کویر را بیشتر لمس کنیم...









همه جا شیطنت باد با شن ها را می شد دید... زیبا بود...
حسابی در شن ها پیاده روی کردیم اتراق کردیم و بساط آتش و ناهار را راه انداختیم... چه دمنوشی نوش جان کردیم...
گفتیم و خندیدیم و خواندیم...



نوبت طناب کشی شد و حسابی انرژی های باقی مانده را هم خالی کردیم...
خورشید به سمت غروب کردن می رفت که از کویر خداحافظی کردیم و سری هم به کاروانسرای ابوزیدآباد زدیم...















در مسیر برگشت داخل اتوبوس هم مثل همیشه بازی و همدلی زمان را کوتاه کرد و خیلی زودتر از آنچه که فکر می کردیم به تهران و کرج رسیدیم...
یه روز دیگه و یه سفر دیگه تمام شد و باز سفرهای بیشتری در راهه.... به امید دیدار شما در سفرهای بی پایان آینده...