سفرنامه تور جنگل های انجیلی مورخ 94/8/29

سفرنامه تور جنگل های انجیلی
مورخ 94/8/29
راهنمای تور: پویا ملاحسنی


پاييز بهاريست كه عاشق شده است....

اخرين روزهاي ابان ماه با گروه پرانرژى همکاران پژوهشگاه نيرو اشنا شديم و قرارشد تا برای ديدن طبيعت سحرانگيز جنگلهاي انجيلي در فصل پاييز راهي سفر يكروزه بشيم. شب قبل از حركت باران حسابي اي در تهران باريدن گرفت و كمى ترديد رو در دلها انداخت كه نكنه جنگل هم باراني باشه. ولي صبح كه زمان حركت بود ديديم كه همه با عزمي جزم كنار ماشين حاضر شدند. دو ماشين بوديم گروه اول با شهام و آرمان حركت خود رو اغاز كردند و ما هم در انتظار دوستاني كه (همت سر جنت اباد ) بودند نشستيم،بالاخره رسيدند و سفر اغاز شد.
تا رسيدن به رستوران براي صبحانه همه داخل ماشين استراحت كردند و بعد از صرف صبحانه نوبت به معارفه و اشنايي رسيد در همين حين برف و مه هم به استقبال ما اومدند و ما هم با نگرانى مسير رو ادامه ميداديم. از كنار پل ورسك كه در مه پنهان شده بود هم گذشتيم و بعد از چند جريمه و توقف بالاخره به روستاي وليلا كه اول مسير پياده روى بود رسيديم.



بند كفشها رو محكم كرديم و ريه ها رو از هواى بي نظير جنگل پر كرديم و دل به گل و جنگل زديم.



گلي بودن مسير باعث نمي شد تا از زيبايي هاي اطرافمون غافل بشيم. طبيعت سنگ تمام گذاشته بود و برگهاي درختان جنگل رو به جادویی ترین حالت ممكن رنگ آميزي كرده بود.



بالاخره به درختهاي انجيلي رسيديم و با اين كهنسالان باستانى عكسى به يادگار گرفتيم.



راهمون رو برای رسيدن به ابشار ادامه داديم از شيب و گل و تنه درخت و رودخانه گذشتيم تا به مكان اطراق رسيديم. بساط ناهار پهن شد و هم دلي از عزا در اورديم. بعداز نهار شهام و آرش رو تنها گذاشتيم و به سمت ابشار رفتيم.
ملاقات با آبشار، هراس انگيز و وسوسه انگيز بود. ادم ميخواست تا لبه پرتگاه كه ارتفاع ٢٠ مترى داشت بره ولي خوب خطرناك بود....
از آبشار خداحافظي كرديم پيش شهام و آرش بر گشتيم كه با چاي هيزمى در انتظار ما بودند.



چای رو نوشيديم و مسير برگشت رو پى گرفتيم.





قبل از رسيدن به ماشين ها در چمنزار انتهاى جنگل لحظه اي درنگ كرديم و به طبيعت در سكوت خيره شديم و به موسيقي زندگى در جنگل گوش سپرديم.





درماشين هم در مسير برگشت دو مسابقه بين تيم جفری و خلج برگزار شد كه در اخر مساوى شدند. ساعت ١٠:٣٠ بود كه در كنار پژوهشگاه نيرو از دوستانمون خداحافظي كرديم و سفر به يادماندنى ديگه اي به انتها رسيد...
به اميد ديدار مجدد شما همسفرهاي با صفا !35