سفرنامه تور غار بورنیک مورخ 93/3/30

سفرنامه تور غار بورنیک
مورخ 93/3/30
راهنمای تور:شهام نخبه زعیم

سفرها معمولاً يا كاري هستند يا تفريحي، اما هر سفر تجربه اي گرانبهاست كه نبايد آنرا كم ارزش بشماريد.

این جمعه برنامه البرزمن این بود که سفری به فيروز كوه و روستاي هرانده و بازديدی از غاربورنيك داشته باشيم.
راس ساعت همه ميدان سپاه بودن و ساعت ٥:١٠ دقيقه سفر ما آغاز شد، قرار بود دو نفر از دوستان رو هم در تهران به ما ملحق بشن كه با كمي تاخير دوستانمون رو هم سوار كرديم و به سمت رودهن راهي شديم.

حدود ساعت ٨:٠٠ صبح رسيديم به رستوران جهت صرف صبحانه، كه بعلت راه افتادن تور هاي تنگه واشي رستوران خيلي شلوغ بود و بعد از ٢٠ دقيقه نوبت به ما رسيد تا صبحانه بخوريم. بعد از صرف صبحانه چرب و چيلي راهي فيروز كوه شديم.

توي مسير هم دوستان يك به يك اومدن و خودشون رو معرفي كردن، واز خاطرات كودكي و شيطنت هاشون برای بقیه تعريف كردن.

بعد از حدود ١ ساعت به روستاي هرانده رسيديم، وسايل مورد نياز براي ورود به غار رو به بچه ها دادیم و به سرعت به راه افتادیم.












حدود نيم ساعت اول پیاده روی از كنار باغات اهالي روستای هرانده که غالبا دارای درخت های گردو، آلبالو و گیلاس و البته سیب بودن رد ميشديم که بخاطر آبياري باغات، مسير در بعضي جاها گِلي بود كه خدارو شكر بسلامت از گِل ها عبور كرديم. !30







بعد از خارج شدن از بافت روستايي و باغ ها، در كوهپايه حركت كرديم و در كنار رودخانه نمرود وسايلمون رو گذاشتيم و آقای سعیدی زحمت كشيدن پيش وسايل موندن تا ما راحت تر از كوه بالا بريم و بتونيم سبك بار داخل غار و ببينيم. !39







بعد از توقفی كوتاه، آماده شديم تا شيب ملايم کوه رو بالا بريم و وارد غار بورنيك بشيم.








تو مسير هم چند بار توقف كرديم تا همه نفسي تازه كنن. بعد از تحمل گرما و سختي راه وقتي به دهانه غار رسيديم، خنكي غار برای همه لذت بخش بود.

همگي با هدلايت هاي روشن و كلاه مخصوص وارد غار شديم در ابتداي ورود غار از پله هاي سحرآميز غار پايين رفتيم و با گذر از روي سنگ ها يك جاي نسبتاً صاف توقف كرديم و من توضيحاتي در خصوص شكل گيري غار و غار بورنيك به بچه ها دادم و با سكوت در تاريكي مطلق در غار ياد روزگاران انسان هاي غار نشين افتاديم و از سكوت و فضای منحصربفرد غار لذت برديم. !17







بعد از سکوت از اونجایی که همچنان حس ماجراجويانه ما كاملاً ارضا نشده بود شروع كرديم به پيمايش نقاط كمتر ديده شده غار بورنيك و تا جايي پيش رفتيم كه به کمک طنابی كه مسير رو به غارنوردان نشون ميده، از لابه لاي سنگ ها به صورت سينه خيز عبور كرديم ( البته چند تا از همسفرانمون نيامدند )نهایاتا به ٢ تا از چاه هاي غار رسيديم و اینجا نقطه پایانی ماجراجویی ما بود و از همون راه رفته، برگشتیم. !53
وقتي از غار خارج شديم هوا كمي ابری شده بود با جسمي خسته ولي روحي سرشار از انرژي و نشاط به سمت رودخانه و كوله پشتي هامون رفتيم تا نهار بخوريم. !54

وقتي رسيديم پايين آقای سعیدی با هندوانه خنك از ما پذيرايي كرد كه انصافاً در اون گرما و خستگي مثل يك بمب انرژي بود. !40

بعد از صرف نهار بعضي از بچه ها دل به رودخانه زدند و با كلي آب بازي و تمرين شنا سرحال اومدند كه البته اونهايي هم كه وارد رودخونه نشدند رو با خيس كردن سرحال آوردن. !66





وقتي به كنار ماشين رسيديم يه بستني خورديم و عازم كرج شديم. !49

تو مسير برگشت متارنه بازي كرديم كه رقابت سنگيني بين تيم هاي گوگولي مگولي و جينگيلي مستون در گرفت و حتي با سخت تر كردن بازي رقابت با تساوي ٠-٠ به پايان رسيد. !28
بعد متارنه پانتوميم بازي كرديم تا شايد تيم برنده مشخص بشه ، رقابت خيلي سخت و نزديك ادامه داشت تا جايي كه تيم جينگيلي مستون با يك اشتباه يه امتياز به تيم حريف داد و تيم گوگولي مگولي مي خواست بازي رو تمام كنه كه با كُري هاي جينگيلي مستوني ها مجدداً به دور مسابقات اومد، كه تو دورهاي بعدي بازي تيم گوگولي مگولي با يك تقلب نيم امتياز به تيم جينگيلي مستون برگردوند و در نهايت با نيم امتياز تيم گوگولي مگولي برنده شد. !6

تو مسير برگشت هم جاده ترافيك غير عادي نداشت و طبق زمانبندي حدود ساعت ٩:٤٠ شب همه سلامت و با كوله باري از تجربه و خاطرات سفر به كرج رسيديم. !29

اميدوارم همه دوستان از سفر لذت برده باشن.
از همه كسايي كه با همراهي شون در بهتر شدن برنامه كمك کردن تشكر ميكنم.
تا ديدار مجدد همگي تون رو به خدا مي سپارم.
خدا نگهدار !24