- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های بهار 96
- سفرنامه تور گلابگیری برزک کاشان مورخ 96/3/5
×
تصاویر و سفرنامه تورهای بهار 96
سفرنامه تور گلابگیری برزک کاشان مورخ 96/3/5
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
6 سال 11 ماه قبل #1708
توسط travelloug
سفرنامه تور گلابگیری برزک کاشان مورخ 96/3/5 was created by travelloug
سفرنامه تور گلابگیری برزک کاشان
مورخ 96/3/5
راهنما: وحید شعبانی
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ..
صبح روز جمعه پنجمین روز از خرداد نود و شش جلوی البرزمن ایستاده ایم و منتظر رسیدن آقای قنبری هستیم . سوار می شویم و می رویم . از تاریکی هوا برای استراحت استفاده می کنیم تا لحظه رسیدن به مهتاب ... صبحانه ای لذیذ نوش جان می کنیم و می رویم . حالا جای آفتاب و مهتاب با هم عوض شده است .
در ادامه سفر یارانمان خودشان را معرفی می کنند . کلی شوخی می کنیم و می خندیم اولین توقفگاهمان باغ گل برزک است. محمد آقا به استقبالمان می آیند و ما هم تا دلتان بخواهد گل می چینیم ...
بعد از چیدن گل به باغ شخصی محمد آقا می رویم. آنجا همه چیز هست . چای ذغالی و شربت و گلاب و ... با نحوه گلابگیری آشنا می شویم و کلی هم عرقیجات می خریم. چای کمر باریک می نوشیم و می رویم . در راه کاشان بزن و بکوبی هم داریم...
وارد کوچه پس کوچه های محله محتشم کاشان می شویم و به سمت هتل سنتی نگین می رویم .
در رستوران با صفای نگین ناهاری نوش جان می کنیم و به سمت باغ فین می رویم .
در راه آب انبار و ساباط هم می بینیم .
در کوچه های قدیمی کاشان عکسی می گیریم و می رویم . بعد از لختی به باغ فین می رسیم . یکی از بزرگترین و زیباترین باغ های ایرانی . وارد مجموعه می شویم و کلی درباره اش می شنویم .
هر یک از دوستان به گوشه ای می روند و مشغول استراحت و عکاسی می شوند ما هم در کنار آب می نشینیم و چایی می نوشیم .
آن طرف ترمان نیز هنوز عطر بزرگ مرد تاریخ ایران امیرکبیر را دارد . کم کم موقع خداحافظی از شاهکار مهندسی دوران صفویه رسیده است. سوار اتوبوس می شویم و می رویم. در راه بازگشت آقای کریمی ما را بستنی مهمان می کند و کلی خنک می شویم.
در برگشت دوستی هایمان بیشتر شده است و کلی خنده و شادی داریم. می خوانیم و کیفوریم. مهر و ماه هم خستگیمان را می گیرد و به سمت کرج می رویم.
چراغ های شهر از دور پیداست، میدان سپاه و البرز من ... و سفر که همچنان پایان ندارد ...
مورخ 96/3/5
راهنما: وحید شعبانی
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ..
صبح روز جمعه پنجمین روز از خرداد نود و شش جلوی البرزمن ایستاده ایم و منتظر رسیدن آقای قنبری هستیم . سوار می شویم و می رویم . از تاریکی هوا برای استراحت استفاده می کنیم تا لحظه رسیدن به مهتاب ... صبحانه ای لذیذ نوش جان می کنیم و می رویم . حالا جای آفتاب و مهتاب با هم عوض شده است .
در ادامه سفر یارانمان خودشان را معرفی می کنند . کلی شوخی می کنیم و می خندیم اولین توقفگاهمان باغ گل برزک است. محمد آقا به استقبالمان می آیند و ما هم تا دلتان بخواهد گل می چینیم ...
بعد از چیدن گل به باغ شخصی محمد آقا می رویم. آنجا همه چیز هست . چای ذغالی و شربت و گلاب و ... با نحوه گلابگیری آشنا می شویم و کلی هم عرقیجات می خریم. چای کمر باریک می نوشیم و می رویم . در راه کاشان بزن و بکوبی هم داریم...
وارد کوچه پس کوچه های محله محتشم کاشان می شویم و به سمت هتل سنتی نگین می رویم .
در رستوران با صفای نگین ناهاری نوش جان می کنیم و به سمت باغ فین می رویم .
در راه آب انبار و ساباط هم می بینیم .
در کوچه های قدیمی کاشان عکسی می گیریم و می رویم . بعد از لختی به باغ فین می رسیم . یکی از بزرگترین و زیباترین باغ های ایرانی . وارد مجموعه می شویم و کلی درباره اش می شنویم .
هر یک از دوستان به گوشه ای می روند و مشغول استراحت و عکاسی می شوند ما هم در کنار آب می نشینیم و چایی می نوشیم .
آن طرف ترمان نیز هنوز عطر بزرگ مرد تاریخ ایران امیرکبیر را دارد . کم کم موقع خداحافظی از شاهکار مهندسی دوران صفویه رسیده است. سوار اتوبوس می شویم و می رویم. در راه بازگشت آقای کریمی ما را بستنی مهمان می کند و کلی خنک می شویم.
در برگشت دوستی هایمان بیشتر شده است و کلی خنده و شادی داریم. می خوانیم و کیفوریم. مهر و ماه هم خستگیمان را می گیرد و به سمت کرج می رویم.
چراغ های شهر از دور پیداست، میدان سپاه و البرز من ... و سفر که همچنان پایان ندارد ...
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.203 ثانیه