- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های بهار 97
- سفرنامه تور آبشار آلوبن مورخ 1397/2/12
×
تصاویر و سفرنامه تورهای بهار 97
سفرنامه تور آبشار آلوبن مورخ 1397/2/12
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
5 سال 11 ماه قبل - 5 سال 11 ماه قبل #1897
توسط travelloug
سفرنامه تور آبشار آلوبن مورخ 1397/2/12 was created by travelloug
سفرنامه تور آبشار آلوبن
مورخ 1397/2/12
راهنما: محمورضا زمانفر
12 اردیبهشت زیبا هم فرا رسید .
امروز یاران قدیمی و گرد هم آمدیم به سوی آبشار زیبای آلوبن با آمدن کاپتان غلامی و یاران سفرمان شروع شد .
صبحانه مفصلی در تالار شهر قزوین نوش جان کردیم و پس از صبحانه مهدی جان زحمت کیک تولد کشیده بودند که در شادی در جمع یاران شمع ها را فوت کردم و و برای همه هم سفرانم آرزوی شادی کردم . آدمی میتواند فقط زنده باشد یا که زندگی کند در قلب کسانی که دوستش دارند .
پس از حرکت مراسم معارفه شادی را در کنار هم راهان عزیز داشتیم و از آب و هوای منجیل و رودبار گفتیم . حافظ با نیسان هایش در ابتدی جاده انتظار ما را میکشیدند و نیسان سواری پر هیجان را شروع کردیم ...
با کلی موزیک و هم خوانی تا اول مسیر پیاده رویمان رسیدیم . با هم راهان از جنگل و رودخانه گذشتیم تا به آبشار زیبای آلوبن رسیدیم و پس از یک عکس دسته جمعی زیبا دبگر درنگ جایز نبود و به آب زدیم که انصافا سرد بود و حسابی حالمان را جا آورد .
دم نوش زغالی مخصوص محمدرضا هم که دیگر جزو لاینفک سفرها شده بعد از این همه آب بازی حسابی چسبید .
دوباره سوار نیسان ها شدیم تا منزل زیبای گیلانی .گیلانیها هم که در مهمان نوازی و غذاهای متنوع بسیار مشهور هستند . سفره ای رنگین با قرمه سبزی و میرزا قاسمی و مخلفات انتظار ما را میکشید و حسابی از خجالت شکممان در آمدیم .
بعد از کمی استراحت و نوشیدن چای دیگر زمان بازگشت فرا رسیده بود .
در مسیر برگشت هم کلی شادی و بازی داشتیم تا به استان البرز و به میعاد گاه همیشگی البرز من جایی که سفر پایان ندارد رسیدیم . این سفر تولد من بود و هم راهان بسیار به من لطف داشتند.
تشکر از همه یاران به خصوص مهدی جان و پژمان جان دارم و خانم مریم فرزام که در این سفر بسیار مرا یاری رساندند.
دلتون همیشه شاد و لبتون همیشه خندان ... .
مورخ 1397/2/12
راهنما: محمورضا زمانفر
12 اردیبهشت زیبا هم فرا رسید .
امروز یاران قدیمی و گرد هم آمدیم به سوی آبشار زیبای آلوبن با آمدن کاپتان غلامی و یاران سفرمان شروع شد .
صبحانه مفصلی در تالار شهر قزوین نوش جان کردیم و پس از صبحانه مهدی جان زحمت کیک تولد کشیده بودند که در شادی در جمع یاران شمع ها را فوت کردم و و برای همه هم سفرانم آرزوی شادی کردم . آدمی میتواند فقط زنده باشد یا که زندگی کند در قلب کسانی که دوستش دارند .
پس از حرکت مراسم معارفه شادی را در کنار هم راهان عزیز داشتیم و از آب و هوای منجیل و رودبار گفتیم . حافظ با نیسان هایش در ابتدی جاده انتظار ما را میکشیدند و نیسان سواری پر هیجان را شروع کردیم ...
با کلی موزیک و هم خوانی تا اول مسیر پیاده رویمان رسیدیم . با هم راهان از جنگل و رودخانه گذشتیم تا به آبشار زیبای آلوبن رسیدیم و پس از یک عکس دسته جمعی زیبا دبگر درنگ جایز نبود و به آب زدیم که انصافا سرد بود و حسابی حالمان را جا آورد .
دم نوش زغالی مخصوص محمدرضا هم که دیگر جزو لاینفک سفرها شده بعد از این همه آب بازی حسابی چسبید .
دوباره سوار نیسان ها شدیم تا منزل زیبای گیلانی .گیلانیها هم که در مهمان نوازی و غذاهای متنوع بسیار مشهور هستند . سفره ای رنگین با قرمه سبزی و میرزا قاسمی و مخلفات انتظار ما را میکشید و حسابی از خجالت شکممان در آمدیم .
بعد از کمی استراحت و نوشیدن چای دیگر زمان بازگشت فرا رسیده بود .
در مسیر برگشت هم کلی شادی و بازی داشتیم تا به استان البرز و به میعاد گاه همیشگی البرز من جایی که سفر پایان ندارد رسیدیم . این سفر تولد من بود و هم راهان بسیار به من لطف داشتند.
تشکر از همه یاران به خصوص مهدی جان و پژمان جان دارم و خانم مریم فرزام که در این سفر بسیار مرا یاری رساندند.
دلتون همیشه شاد و لبتون همیشه خندان ... .
Last edit: 5 سال 11 ماه قبل by travelloug.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
زمان ایجاد صفحه: 0.085 ثانیه