سفرنامه تور رشت گردی و بندر انزلی مورخ 1397/2/21

سفرنامه تور رشت گردی و بندر انزلی
مورخ 1397/2/21
راهنما: سهیل صالحی


تا به فکر گوشوار آن سیمبر افتاده است
پیچ و تاب رشت در جان گهر افتاده است
رشته سر در گم جان را به دست آورده است
دیده هر کس بر آن موی کمر افتاده است
هست چون تسبیح در هر رشته اش صددل گره
بس که در زلف تو دل بر یکدگر افتاده است
گر چه پیش افتاده در ظاهر، ولی رو بر قفاست
راه پیمایی که پیش از راهبر افتاده است
صائب تبریزی
شهر خلاق خوراک شهر رشت...
اگر میخواهید بافت تاریخی بی نظیر ببینید و غذای محلی خوشمزه بخورید حتما به رشت سفر کنید.
دیدن بافت تاریخی، فرهنگی رشت و مرداب بندر انزلی رو برای سفر در اردیبهشت انتخاب کردیم. صبح زود از کرج به راه افتادیم. دیدن همسفرای مهربون دلمون رو شاد میکرد. بعد از حرکت و توضیحات مختصر به خواب اتوبوسی فرو رفتیم تا به صبحانه لذیذ رسیدیم. صبحانه رو کنار شهر قزوین خوردیم و از دور سلاممون را به خیابان سپه و عمارت کلاه فرنگی رسوندیم. آروم و آروم مسیر رو ادامه دادیم تا نمای سد سپید رود و نیروگاه بادی شهر منجیل رو دیدیم و درختان زیتونی که باد مهربان اونهارو به یک طرف خم کرده بود.
در طول مسیر با هم آشنا شدیم از تجربهها و رروحیات هم گفتیم. خیلی از همسفرامون اهل سفر و ایرانگردی بودند. بعضیها هم اولین بارشون بود که با تور سفر میاومدند. بالاخره همگی مشتاق بودیم که گیلان رو ببینیم مخصوصا شهر رشت که واقعا شناخته نشدهاست و با وجود تمام زیباییهای طبیعی و تاریخیش افراد کمی با جزییات رشت آشنا هستند.
کم کم بوی شمال به مشاممون میرسید، سبزی کوهها بیشتر میشد و انگار با رد شد از میون رشتهکوههای البرز همهچی داشت عوض میشد.
بعد از گپ و گفت داخل اتوبوس به عروس شهرهای ایران بندر انزلی رسیدیم. منظره اسکله بندر و پرندههای مهاجر همیشه مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی بوده که ما هم ازش بی نصیب نبودیم. به کنار اسکله رفتیم و قایق موتوری سوار شدیم از میون کشتیهای بزرگ رد شدیم که در حال بارگیری بودن، کشتی تفریحی میرزا کوچک خان رو هم دیدیم که چند سالی هست خیلی ازش استفاده نمیشه. قدم زنان به طرف فانوس دریایی رفتیم فانوسی که در شبهای طوفانی راهگشای کشتیهای دریای کاسپین بوده و هست. دوست داشتیم بیشتر از شهر انزلی لذت ببریم و پرندههای کاکایی رو ببینیم ولی دیگه وقت رفتن بود ...








بعد از خروج از بندر انزلی نهار رو در یک رستوران محلی خوردیم که طعم باقلا قاتوق هنوز زیر زبونمون هست. این غذا یک خوراک کاملا بومی هستش که با باقلا تازه، شوید و تخم مرغ پخته میشه و واقعا هم خوشمزست .به شهر رشت رسیدیم. اولین میدون شهر اسمش گیل هست. از میدون گیل به طرف میدون توشیبا رفتیم و به میدان شهرداری رسیدیم.


میدان شهرداری یادگار حدود 100 ساله پیشه. البته این میدان از گذشته مرکز بافت اصلی شهر بوده و محل داد و ستد و تجمع بوده اما در دوره پهلوی اول ساختمانهای اصلی شهر مثل بلدیه، مریضخانه، پست و هتل و بازار سنتی در اونجا ساخته شده. این میدان زیبا رو با جزییاتش دیدیم.


قسمت جالبش کبوترهایی بودن که مردم بهشون غذا میدادن و هر طرف که میدیدیم جمع شده بودن. کنار پرندهها نشستیم و محو زندگی و رفتار اونها شده بودیم. واقعا دیدن طبیعت همیشه آرامبخش و زیباست. شهر رشت به خاطر دارا بودن 170 نوع غذاهای محلی بی نظیر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده. بعد از خرید از بازار سنتی لذت از فضای پر شور و حال میدان شهرداری به سمت کرج حرکت کردیم. در مسیر برای خرید صنایع دستی و خوراکی محلی توقف کردیم، از زیتونها و کلوچههای خوشمزه خوردیم و خرید کردیم. در اتوبوس آواز دسته جمعی خوندیم و حسابی مست شدیم، و جای دوستامونو خالی کردیم. ایران عزیزمون و شهرهای زیباش بهترین مقصد سفر هستن و میتونیم با تاریخ، قرهنگ و آداب رسوم اونها بیشتر بشیم که باعث میشه علاقه بیشتری به کشورمون داشته باشیم و قدر ارزشهامون رو بدونیم .





به امید سفرهای بیشتر با همسفرای نازنین ...