- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های بهار 97
- سفرنامه تور گلابگیری کاشان مورخ 97/2/28
×
تصاویر و سفرنامه تورهای بهار 97
سفرنامه تور گلابگیری کاشان مورخ 97/2/28
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
5 سال 11 ماه قبل - 5 سال 11 ماه قبل #1911
توسط travelloug
سفرنامه تور گلابگیری کاشان مورخ 97/2/28 was created by travelloug
سفرنامه تور گلابگیری کاشان
مورخ 97/2/28
راهنما: شاهین جهانپور
به نام خدا
در این اردیبهشت است که بهار گل می کند و گل هاش شکوفه می کنند و شکوفه هاش دل از خواب ما می ربایند اردیبهشت ماه مهربانی است و با بارانی که می باراند بیشتر زندگی را روشن می کندچشم باز می کنیم و خود را در وعده گاه سفرهایمان میبینیم ..و همسفران نیز آمده اند و شاد و خندان مهیای سفر به سرزمین گل و گلاب میشویم.
در لابلای تاریک و روشن دم صبح خواب داخل اتوبوس به بعضی ها میچسبد و بعضی هم متفکرانه به جاده می نگرند.. در اول در مهتاب توقفی داشتیم برای صبحانه ای لذیذ .. بعد از صرف صبحانه و به رسم همیشگی با خانواده البرز من آشنا می شویم .. دوستان تک تک خود را معرفی می کنند و ما هم کلی از چگونگی نام گذارشان سوال می کنیم.. دیدن چهره های خندان دوستان حس وحال خوبی به آدم می دهد...
بَرزُک، با سابقهای پنج هزار ساله، در ۵۴ کیلومتری غرب کاشان و در دامنه کوههای سر به فلک کشیده کرکس، در درهای بزرگ و پهناور قرار گرفته است. برزُک از یک سو به آزادراه تهران ـ کاشان و از سوی دیگر به جاده دلیجان راه دارد.
برزک با داشتن کاریزها و چشمههای خودجوش و رودخانهای قدیمی که میان روستا و کشتزارها روان است، در درهای سرسبز و خوش آب و هوا، چشماندازی زیبا و دلنشین دارد. توسعه طولی شهر در مسیر درهای سرسبز و وجود چشمهسارهای متعدد با آب قابل توجه که باعث گسترش باغهای میوه در طول دره شده است .
گلاب و گل محمدی، محصول معروف برزک که زبانزد خاص و عام و از محبوبیت خاصی برخوردار است . انواع عرقیات سنتی با بهترین کیفیت و به شکل طبیعی و سنتی هم در برزُک تولید شده و به فروش میرسد .
به ابتدای جاده برزک رسیده ایم و محمد آقای گل در انتظار ماست..سپس به مزرعه گل محمد جان میرویم و به ما اجازه گل چیدن رو میده وبعد میرویم به باغ پریان ... .
در کارگاه گلابگیری سنتی ایستاده ایم و محمد آقا در حال توضیح دادن مراحل گلابگیری هستند.. دوستان نیز سوالاتی می پرسند و عده ای نیز به عکاسی مشغولند ...
عرقیجات و گلاب و عسل از داخل کارگاه رو همسفرانمان را خریداری میکنند.. چای هیزمی میخوریم و به سمت کاشان حرکت میکنیم ...
هوای گرم کاشان با هوای خنک برزک قابل مقایسه نیست هوا در کاشان گرم است .. رستوران هتل نگین میزبان ما است و ناهار را نوش جان می کنیم ...
بعد از ناهار به راه می افتیم و وارد بافت تاریخی کاشان می شویم ...
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ؟
از محتشم و کاشان میگوییم تا آب انبار و ساباط و روزگاران قدیم ...
لحظاتی را هم در دیدار با بهترین خانه ایرانی اسلامی از خانه با شکوه عباسیان می شویم . یارانمان سرخوش و سرمست بازیگوشی میکنند و عکس می گیرند . کمی از خانه می گوییم و به جایش کلی عکس یادگاری می گیریم . از اتاق آینه دیدن می کنیم و متعاقبش اتاق خواستگاری ..اینجاست که برخی از مسافران دم بختمان گل از گلشان می شکفد..اینجا معماری خودش را خاصه به رخمان میکشد ... .
به خنکای پس سرداب میرویم و کیفور می شویم .. .. خلاصه... خانه عباسیان را با همه زیباییهایش باید ترک کنیم .....
کم کم به پایان سفرمان نزدیک می شویم .. در راه برگشت از کاشان بسیار شادیم و خندان.. آواز می خوانیم و مسابقه می دهیم .. حالا دیگر شب است .. روزی دیگر از عمرمان به نیکی با یاران عزیز تر از جانمان سپری شد و بسیار آموختیم گه چقدر ایران زیبا جا برای دیدن داردو اما ما تا به حال ندیده ایم کرج از دور پیداست .. میدان سپاه .. خداحافظی و رفتن یاران ..
اما سفر همچنان پایان ندارد ...
مورخ 97/2/28
راهنما: شاهین جهانپور
به نام خدا
در این اردیبهشت است که بهار گل می کند و گل هاش شکوفه می کنند و شکوفه هاش دل از خواب ما می ربایند اردیبهشت ماه مهربانی است و با بارانی که می باراند بیشتر زندگی را روشن می کندچشم باز می کنیم و خود را در وعده گاه سفرهایمان میبینیم ..و همسفران نیز آمده اند و شاد و خندان مهیای سفر به سرزمین گل و گلاب میشویم.
در لابلای تاریک و روشن دم صبح خواب داخل اتوبوس به بعضی ها میچسبد و بعضی هم متفکرانه به جاده می نگرند.. در اول در مهتاب توقفی داشتیم برای صبحانه ای لذیذ .. بعد از صرف صبحانه و به رسم همیشگی با خانواده البرز من آشنا می شویم .. دوستان تک تک خود را معرفی می کنند و ما هم کلی از چگونگی نام گذارشان سوال می کنیم.. دیدن چهره های خندان دوستان حس وحال خوبی به آدم می دهد...
بَرزُک، با سابقهای پنج هزار ساله، در ۵۴ کیلومتری غرب کاشان و در دامنه کوههای سر به فلک کشیده کرکس، در درهای بزرگ و پهناور قرار گرفته است. برزُک از یک سو به آزادراه تهران ـ کاشان و از سوی دیگر به جاده دلیجان راه دارد.
برزک با داشتن کاریزها و چشمههای خودجوش و رودخانهای قدیمی که میان روستا و کشتزارها روان است، در درهای سرسبز و خوش آب و هوا، چشماندازی زیبا و دلنشین دارد. توسعه طولی شهر در مسیر درهای سرسبز و وجود چشمهسارهای متعدد با آب قابل توجه که باعث گسترش باغهای میوه در طول دره شده است .
گلاب و گل محمدی، محصول معروف برزک که زبانزد خاص و عام و از محبوبیت خاصی برخوردار است . انواع عرقیات سنتی با بهترین کیفیت و به شکل طبیعی و سنتی هم در برزُک تولید شده و به فروش میرسد .
به ابتدای جاده برزک رسیده ایم و محمد آقای گل در انتظار ماست..سپس به مزرعه گل محمد جان میرویم و به ما اجازه گل چیدن رو میده وبعد میرویم به باغ پریان ... .
در کارگاه گلابگیری سنتی ایستاده ایم و محمد آقا در حال توضیح دادن مراحل گلابگیری هستند.. دوستان نیز سوالاتی می پرسند و عده ای نیز به عکاسی مشغولند ...
عرقیجات و گلاب و عسل از داخل کارگاه رو همسفرانمان را خریداری میکنند.. چای هیزمی میخوریم و به سمت کاشان حرکت میکنیم ...
هوای گرم کاشان با هوای خنک برزک قابل مقایسه نیست هوا در کاشان گرم است .. رستوران هتل نگین میزبان ما است و ناهار را نوش جان می کنیم ...
بعد از ناهار به راه می افتیم و وارد بافت تاریخی کاشان می شویم ...
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ؟
از محتشم و کاشان میگوییم تا آب انبار و ساباط و روزگاران قدیم ...
لحظاتی را هم در دیدار با بهترین خانه ایرانی اسلامی از خانه با شکوه عباسیان می شویم . یارانمان سرخوش و سرمست بازیگوشی میکنند و عکس می گیرند . کمی از خانه می گوییم و به جایش کلی عکس یادگاری می گیریم . از اتاق آینه دیدن می کنیم و متعاقبش اتاق خواستگاری ..اینجاست که برخی از مسافران دم بختمان گل از گلشان می شکفد..اینجا معماری خودش را خاصه به رخمان میکشد ... .
به خنکای پس سرداب میرویم و کیفور می شویم .. .. خلاصه... خانه عباسیان را با همه زیباییهایش باید ترک کنیم .....
کم کم به پایان سفرمان نزدیک می شویم .. در راه برگشت از کاشان بسیار شادیم و خندان.. آواز می خوانیم و مسابقه می دهیم .. حالا دیگر شب است .. روزی دیگر از عمرمان به نیکی با یاران عزیز تر از جانمان سپری شد و بسیار آموختیم گه چقدر ایران زیبا جا برای دیدن داردو اما ما تا به حال ندیده ایم کرج از دور پیداست .. میدان سپاه .. خداحافظی و رفتن یاران ..
اما سفر همچنان پایان ندارد ...
Last edit: 5 سال 11 ماه قبل by travelloug.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
زمان ایجاد صفحه: 0.088 ثانیه