سفزنامه تور جنگل انجیل بن مورخ 10 الی 97/3/11

سفرنامه تور جنگل انجیل بن
مورخ 10 الی 97/3/11
راهنما: فرشید حسینی


به نام حضرت دوست
شاید در نگاه اول بکار بردن عنوان خالق برای فعالان صنعت گردشگری محلی از اعراب نداشته باشد ولی مگر نه این است که پنجره ای باز میکنیم به دنیایی نو مگر نه این است که لبخندی بر لب جوامع محلی می نشانیم و .... پس به لطف ایزد و مهر همسفرانمان خالقیم و این بار نیز برای خلق لبخند و لحظه های ناب با هم بودن، برای خلق تصاویر زیبا در قاب دوربین و ذهن یاران جان بار سفر بستیم ساعت ۵ صبح روز پنج شنبه ۱۰ خرداد
جمعمان جمع شد و سوار بر مرکب کاپیتان محمدی که انصافا رخشیست برای خودش دل به جاده سپردیم چرت مختصری تا قزوین همراهان را آماده تر کرد برای صرف یک صبحانه مفصل و دلچسب و بعد از آن معارفه و باب آشنایی و در چشم بر هم زدنی به امام زاده هاشم رسیدیم و سوار بر نیسان های آبی عازم جنگل های بکر و رویایی انجیل بن شدیم .






و به واقع چه حس قشنگیست دیدن شور و شعف همراهنمان از دیدن این همه زیبایی به ییلاق انجیل بن رسیدیم و انصافا زبان و قلم قاصر میماند از وصف این همه زیبایی و مهربانی و مهمان نوازی ...


















و حالا وقت نهار و شکمهای گرسنه که دیگر زیبایی نمیشناسد?


سیخهای جوجه و گوجه فرنگی و سیر به نوبت و البته با همت جمع دوستان روی منقل پر از آتش رفتند و برگشتند تا همراه با نان داغ محلی نوای ناکوک معده هایمان را کوک کنند .


چرت مختصری در بالکن محل اقامتمان و صرف چای لب سوز لب دوز هیزمی ما را آماده یک گشت نیم روزی کرد تا راهی سد بیجار شویم و البته گذر از جنگلهای هیرکانی که عظمت کوه زیبای درفک زیبایی آن را دو چندان کرده بود.
با غروب آفتاب راهی روستا شدیم و بعد از پذیرای و صرف چای، آتشی بپا کردیم و شب نشینی و پایکوبی دوستان که البته همراه شد با سیب زمینی آتشی و همبرگر ذغالی،
خاموش شدن موتور برق فرصتی بود برای لذت بردن از سکوت شبانگاهی و تجربه یک خواب دلچسب و البته نوای خوش بلبلان که روز و شب نداشتند
صبح روز جمعه را تعدادی از همسفران با ورزش صبحگاهی شروع کردند تا گواراتر شود صبحانه کاملا محلی و ارگانیک بر وجودشان که تماما از روستا تهیه شده بود .



بعد از صرف صبحانه همسفران با همراهی شهام و دوستان محلی راهی جنگل شدند تا علاوه بر پیمایش جنگل های بکر و زیبای منطقه تنی هم به آب بزند و از چشمه سارهای کوهپایه درفک لذت ببرند و بیفزایند بر حافظه گوشی های موبایل و دوربین هایشان عکسهای زیبا را ...




















و من در تدارک قرمه سبزی نهار ... در چشم بر هم زدنی جمع دوستان گرسنه فرا رسیدند و بساط سالاد شیرازی که بی انصافی است از نقش کلیدی چاقوی مهناز یاد نکنیم ?به پا شد همراه با ماست و نان محلی و صد البته حماسه آفرینی یاران جان بعد از صرف نهار کوله بارمان را با خرید محصولات محلی و کلی خاطرات خوب جمع کردیم .



و دوباره جاده جنگلی و نیسان سواری و قدری هم بارش رحمت الهی بعد از توقفی کوتاه جهت صرف چای و خرید سوغات در امام زاده هاشم رهسپار کرج شدیم . مرور خاطرات و لحظه های با هم بودن ، خنده های دکتر و در آخر بستنی که به لطف جناب آقای دقیقیان تهیه شد و کاممان را شیرین کرد توشه راهمان شد در مسیر بازگشت و اینگونه شد که به پایان سفر رسیدیم ... اما در اندیشه سفری دیگر . چرا که معتقدیم سفر پایان ندارد و با سفر مرزها بی معناست .. در پایان از زحمات دوست و همکار عزیزم شهام نخبه زعیم و سرکار خانم مرجان شکوهی کمال تشکر را دارم ...

فرشید حسینی
بهار ۱۳۹۷