× تصاویر و سفرنامه های تور های بهار 98

سفرنامه تور کوهنوردی قله خونکهار مورخ 98/2/13

بیشتر
4 سال 11 ماه قبل - 4 سال 11 ماه قبل #2157 توسط travelloug
سفرنامه تور کوهنوردی قله خونکهار
مورخ 98/2/13
لیدر : مریم فرزام

کوهها به خاطر ارتفاعی که دارند ، به خاطر بلندی شان ، یک چیزی در وجود انسان روشن می کنند ،یک جور معنویت . وقتی همه چیز را از بالا می بینی فکر می کنی تلاش کردن و به هدف رسیدن آنقدرها هم مشکل نیست. در شمال روستای دروان قله زیبای خونکهار با بلندای ۳۳۵۰ متری روستا را در آغوش گرفته است.
برای رسیدن به آن دو مسیر وجود دارد:

۱. باغستان .جاده آتشگاه .روستای دروان
۲. جاده چالوس . پل خواب روستای ورزن

پس از هماهنگی با اقای نریمانی برای عبور از روستا ما مسیر اول را برای صعود انتخاب می کنیم . سحر گاه جمعه ۱۳ اریبهشت است و اولین برنامه کوهنوردی سال ۹۸ با امید به شروع سال کوهنوردی پر ازصعودهای موفق . ساعت ۵ صبح است همنوردان قدیمی همگی از راه رسیده اند. همراهی اقای نیک پی باعث دلگرمی ام می شود .
از باغستان به سمت جاده پر پیچ و خم آتشگاه می رویم تا روستای دروان یک ساعتی راه است . ساعت ۶.۱۰ به روستا که می رسیم کمی منتظر سعید که خواب مانده می شویم اما ظاهرا اژانس مسیر را پیدا نکرده و برگشته !
تا رسیدن به یال صعود در حدود سه ربع راهپیمایی در روستا انجام می شود بنابراین با رعایت سکوت وارد روستا می شویم .مسیر حرکت کاملا مشخص است اما بعضی قسمتها را سیل هفته های گذشته تخریب کرده . پس از عبور از پل فلزی پهن روستا جاده خاکی روبرو را ادامه می دهیم .
کل دره در جهت جنوبی - شمالی بوده و مسیر حرکت در روستا به سمت شمال می باشد . در انتهای مسیر از روی پل فلزی سمت راست رودخانه پر آب و خروشان می رویم و از کنار گذر خانه یکی از اهالی که متاسفانه سیل واردطبقه پایین شده و خانه غیر مسکونی ست به سمت یال شرقی صعود می رویم . مسیر پاکوب کاملا مشخص است . کم کم اما با شیبی تند به سمت بالا حر کت می کنیم .




سکوت کوهستان گاهی با شادیهای خانم کرمی در هم می شکند و انرژی مضاعفی به همه مان می دهد...
در روی اولین زینی و در هوای دل انگیز بهاری برای صرف صبحانه توقف می کنیم . و پس از کسب انرژی دوباره با وجود اینکه تقریبا همه با هم آشناییم اما رسم دیرینه ی معارفه را باز هم به جا می آوریم و از آخرین سفرهایمان می گوییم و جالب اینکه چند نفرمان همسفر دشت زیبای سوسن بوده ایم و کلی خاطرات سفر را مرور می کنیم.
حرکت را ادامه می دهیم کمی بالاتر برف مسیر را پوشانده . کم عمق هم نیست ! هرچه بالاتر میرویم حجم برف هم بیشتر می شود. فاصله استراحتها کمتر می شود... به ارتفاع تقریبا ۲۸۰۰ متری رسیده ایم عمق برف گاهی تا یک متر و بیشتر هم می رسد . روی اخرین نقطه مسطح و بدون برف کوله هایمان را می گذاریم . نمای زیبای سد امیرکبیر بر روی یال اصلی خودنمایی می کند .پس از گرفتن چند عکس اینبار بدون کوله ها و سبکتر به سمت قله می رویم .













با احتیاط از کنار یک نقاب برفی عبور می کنیم. به ارتفاع ۳۲۰۰ رسیده ایم. بعد از برف کوبی سنگین کمی خسته شده ایم...شاید هم بیشتر از کمی...بیشتر دوستان از ادامه مسیر صرفنظر می کنند و به همراه اقای نیک پی به سمت کوله ها برمیگردند .و ما مسیر را ادامه می دهیم.. انگار هنوز هم سیراب نشده ایم .




آرامش می دهند کوهها. یک جور ارامش ناب که مختص خودشان است .این را زمانی می فهمی که کوه را با تمام وجودت لمس کنی و بعد وقتی پایت به زمین رسید یک انرژی دیگری داری ، یک جور دیگر زندگی برایت زیباست ‌. آرامش و انرژی که خانم ابراهیمی به گفته خودش پس از صعود به قله به آن دستیافته . در نهایت ساعت یک ظهر خانم ابراهیمی اقای فرج الهی و اقای دستیار به قله می رسند. بعد از استراحتی خیلی کوتاه به پایین حرکت می کنیم




ساعت سه به کنار رودخانه رسیده ایم برای صرف ناهار...با همراهی نسترن پس از ناهار جشن تولدکوچکی برای دو متولد اردیبهشتی گروه داریم .خانم کرمی و هدی که ظاهرا سورپرایز می شوند.
ساعت چهار حرکت می کنیم و پس از ساعتی به روستا می رسیم.. در طول مسیر اهالی را میبینیم که در تلاشند برای پاک کردن اثار سیل از زمین ها و خانه هایشان و امید دارند به فرداهای بهتر...
در ابتدای روستا اقای دهقان منتظرمان است.
مسیر بازگشت با مرور خاطرات صعودمان می گذرد ...و در نهایت کرج و میعادگاه همیشگی مان و با امید به صعودهای بعدی از یکدیگر جدا میشویم ...
Last edit: 4 سال 11 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

زمان ایجاد صفحه: 0.093 ثانیه