- ارسال ها: 1247
- تشکرهای دریافت شده: 406
- خانه
- انجمن
- باشگاه گردشگری البرزمن
- سفرنامه های تابستان 97
- سفرنامه تور تنگه آب نوس مورخ 97/6/8
×
تصاویر و سفرنامه های تور های تابستان 97
سفرنامه تور تنگه آب نوس مورخ 97/6/8
- travelloug
- نويسنده موضوع
- آفلاین
- مدير انجمن
کمتر
بیشتر
5 سال 8 ماه قبل #1994
توسط travelloug
سفرنامه تور تنگه آب نوس مورخ 97/6/8 was created by travelloug
سفرنامه تور تنگه آب نوس
مورخ 97/6/8
راهنما: محمدمهدی امینی زاده
ماجراجو یان تن به خطراتی میدهند که سایرین از انجامش ابا دارند، آنها برخلاف دیگران ،نگران و وحشتزده نمیشوند، با محدودیتها میستیزند و جان خود را به مخاطره میاندازند. آنها در لبهها زندگی میکنند، برای آنها تن به خطر دادن، معادل پاداش است .
به امید همین پاداش است که بیست و شش ماجراجوی چالاک البرز من در نخستین ساعات صبحگاهی دومین پنجشنبه شهریور ماه با تشویقی محکم وپرانرژی کاپیتان میثم را راهی جاده چالوس میکنند .
پیچ و خم جاده در سپیده دم و رقص درختان سبز با نسیم صبحگاهی احساس طراوت را به تومنتقل میکند و دوس داری همپای درختان جنبان برقصی اما چون همسفران تا گاه صبحانه استراحت میکنند سکوت و ذخیره انرژی را برای یک روز پر تلاطم ترجیح میدهی . این بار محل صبحانه نزدیک آخرین پیچهای هزارچم در نظر گرفته شده ونام آن رستوران کوهستان است . نام رستوران همبا نوع سفر امروز مطابقت دارد . کوه و تنگه و آبشار برای مسافران برخاسته از میز صبحانه بخشی از ماجراجویی آنهاست .
تا رسیدن به ابتدای تنگه فرصت مغتنم است که ماجراجویان البرز من یکدیگر را بهتر بشناسند و با خاطرات ماجراجویی هم آشنا شوند ،یکی از یکی پرخاطره ترین ومهیج ترین سفرهایشان را تعریف میکنند و شادی میکنیم تا به مقصد نزدیک میشویم .
اهمیت سفر امروز وپیمایش تنگه آبنوس به حدی بالاست که علاوه بر من و امیر گوهرشناس عزیز و پویا ملاحسنی باتجربه ، به همراهی پنج طبیعت گرد محلی زبده و قوی نیاز است وبدون حضور این عزیزان عبور از این تنگه میسر نیست !
حسین عزیز و باتجربه که سردمدار گروه است ، استاد حمید از کوهنوردان قدیمی که هماهنگی بین دوستان را به عهده دارد و اکبر نیرومند و رضای فداکارکه با بازوان پرتوان خود مسیر را برای همسفران آسان میکنند و تک تک همسفران با کمک دست این چند نفر در تنگه پیمایش میکنند و همچنین دوست نوجوان محلی ما علی رضای عزیز، که همکمک و هم قوت قلبیست برای گروه .
پس از نیسان سواری کوتاه و رسیدن به ابتدای تنگه کوله ها را در یکی از ماشینهای همراه ، رها میکنیم و با عزمی راسخ اولین گام را درون تنگه برمیداریم چراکه طولانی ترین مسافرت ها هم با یک گام شروع میشود !
هنوز چند قدمی نرفته ایم که به یک دوراهی میرسیم ! عجب دوراهی سختیست ! یا باید با نردبان از صخره ای بلند و لغزنده بالا بروی یا باید سر طنابی را بگیری و از دالان آبی عمیق و خروشان گذر کنی ! عجب تنگه عجیبیست که با شروع آن با طبیعت درگیر میشوی و سرتا پا خیس !
بعد از گذر از دالان آبی باید طناب دیگری را بگیری و از معبر سنگی بعدی بالا بروی و اینجاست که میفهمی ماجراجویان با محدودیتها می ستیزند .
پس از مدتی به آبشار زیبا و رویایی میرسی که حاضری هر بهایی را بپردازی که دوباره این صحنه کم نظیر را ببینی .
آبشاری رویایی از دل جنگلی وهمانگیز در نهایت زیبایی به پایین میریزد ومنظره ای شبیه به یک کارت پستال زیبا را برایت به ارمغان می آورد .
همچنان جلوتر میرویم . گاهی باید شنا کنی و گاهی باید خود را به طنابی آویزان کنی و گاهی باید دست به صخره ها گره بزنی و بالا بروی .
حالا چه با پاهایت و چه با نردبان همراهان محلی و اینجاست که زندگی در لبه ها برای تومعنا میشود .
شرایط حرکت و حجم و سرمای آب به گونه ایست که امکان بردن ناهار و تنقلات را نداری اما به سختی کمی خرما و تنقلات رااز گزند آب حفظ کرده ایم و سالم به دست همسفران میرسانیم تا کمی قوت بگیرند و ادامه راه را طی کنند .
پس از مدتی به وسیعترین حوضچه مسیر میرسیم که باز باید به کمک طناب عبور کنیم تا به آبشار زیبای انتهایی برسیم .
پس از مدتی به وسیعترین حوضچه مسیر میرسیم که باز باید به کمک طناب عبور کنیم تا به آبشار زیبای انتهایی برسیم .
همگی از حوضچه عبور می کنند تا پادش بیشتری از ماجراجویی خود بگیرند و آن پاداش ، آبشار و حوضچه زیبای انتهای مسیر است که با ارتفاع ۵ متر انتظار همسفران را میکشد .
بعد از پرشهای مکرر در آب و حرکات آدرنالینی بعضی از همسفران و شنا در حوضچه و تردیدهای مکرر کیمیا در پرش ، شروع به مسیر برگشت میکنیم .
در مسیر برگشت اعتماد به نفس ماجراجویان بیشتر میشود. بانوانی چون آویشه و شبنم با سرعت و انرژی زیاد در ابتدای گروه حرکت میکنند و شاهد پرشهای مکرر همسفران هستیم
بانوانی همچون سارا و ماندانا و کیمیا و آقا مسعود و هدی تلافی نپریدن در حوضچه انتهایی را در میآورند و تمام انرژی را تخلیه میکنند .
همچون خواب شیرین زودتر از آنچه قابل تصور باشد به انتهای مسیر میرسیم و مشغول ناهار میشویم . پس از مدتی دوباره نیسان سواری را به عنوان آخرین هیجان طبیعت تجربه میکنیم و کاپیتان میثم بوق حرکت بازگشت را مینوازد .
در مسیر بازگشت انگار نه انگار که همسفران ساعتها سنگ و صخره و آب ورودخانه را درنوردیده اند و همچنان پرانرژی و شاداب به پایکوبی مشغولند و در نهایت هنرمندی به اجراهای مختلف لباهنگ مشغول میشوند اما در میان اینهمه اجرای زیبا ، کیان و نفیسه جایزه ها را میبرند .
هنر نمایی خردسال ترین ماجراجوی این سفر یعنی هستی عزیز و همچنین دو امیر و پویای عزیز هم خاطره خوبی در ذهن همسفران باقی گذاشت به حدی که ترافیک سنگین مسیر خیلی به چشم نیامد .
اکنون پاسی از نیمه شب گذشته و همسفران در حال خداحافظی اما در فکرشان امروز را علامتی بر روی تقویم میگذارند و میدانند که سفر پایان ندارد .
از همه همسفران عزیزم به خاطر تلاش و همت و صبوری و هنرنمایی و همکاری خوبی که در طول سفر ایجاد کردند سپاسگزارم و از همکاران عزیزم امیر گوهرشناس و پویا ملاحسنی و تیم راهنمایان محلی بابت همه زحمات ایشان سپاسگزارم .
به امید دیدار همه دوستان و همسفران
محمد مهدی امینی زاده-۸شهریور ۹۷
مورخ 97/6/8
راهنما: محمدمهدی امینی زاده
ماجراجو یان تن به خطراتی میدهند که سایرین از انجامش ابا دارند، آنها برخلاف دیگران ،نگران و وحشتزده نمیشوند، با محدودیتها میستیزند و جان خود را به مخاطره میاندازند. آنها در لبهها زندگی میکنند، برای آنها تن به خطر دادن، معادل پاداش است .
به امید همین پاداش است که بیست و شش ماجراجوی چالاک البرز من در نخستین ساعات صبحگاهی دومین پنجشنبه شهریور ماه با تشویقی محکم وپرانرژی کاپیتان میثم را راهی جاده چالوس میکنند .
پیچ و خم جاده در سپیده دم و رقص درختان سبز با نسیم صبحگاهی احساس طراوت را به تومنتقل میکند و دوس داری همپای درختان جنبان برقصی اما چون همسفران تا گاه صبحانه استراحت میکنند سکوت و ذخیره انرژی را برای یک روز پر تلاطم ترجیح میدهی . این بار محل صبحانه نزدیک آخرین پیچهای هزارچم در نظر گرفته شده ونام آن رستوران کوهستان است . نام رستوران همبا نوع سفر امروز مطابقت دارد . کوه و تنگه و آبشار برای مسافران برخاسته از میز صبحانه بخشی از ماجراجویی آنهاست .
تا رسیدن به ابتدای تنگه فرصت مغتنم است که ماجراجویان البرز من یکدیگر را بهتر بشناسند و با خاطرات ماجراجویی هم آشنا شوند ،یکی از یکی پرخاطره ترین ومهیج ترین سفرهایشان را تعریف میکنند و شادی میکنیم تا به مقصد نزدیک میشویم .
اهمیت سفر امروز وپیمایش تنگه آبنوس به حدی بالاست که علاوه بر من و امیر گوهرشناس عزیز و پویا ملاحسنی باتجربه ، به همراهی پنج طبیعت گرد محلی زبده و قوی نیاز است وبدون حضور این عزیزان عبور از این تنگه میسر نیست !
حسین عزیز و باتجربه که سردمدار گروه است ، استاد حمید از کوهنوردان قدیمی که هماهنگی بین دوستان را به عهده دارد و اکبر نیرومند و رضای فداکارکه با بازوان پرتوان خود مسیر را برای همسفران آسان میکنند و تک تک همسفران با کمک دست این چند نفر در تنگه پیمایش میکنند و همچنین دوست نوجوان محلی ما علی رضای عزیز، که همکمک و هم قوت قلبیست برای گروه .
پس از نیسان سواری کوتاه و رسیدن به ابتدای تنگه کوله ها را در یکی از ماشینهای همراه ، رها میکنیم و با عزمی راسخ اولین گام را درون تنگه برمیداریم چراکه طولانی ترین مسافرت ها هم با یک گام شروع میشود !
هنوز چند قدمی نرفته ایم که به یک دوراهی میرسیم ! عجب دوراهی سختیست ! یا باید با نردبان از صخره ای بلند و لغزنده بالا بروی یا باید سر طنابی را بگیری و از دالان آبی عمیق و خروشان گذر کنی ! عجب تنگه عجیبیست که با شروع آن با طبیعت درگیر میشوی و سرتا پا خیس !
بعد از گذر از دالان آبی باید طناب دیگری را بگیری و از معبر سنگی بعدی بالا بروی و اینجاست که میفهمی ماجراجویان با محدودیتها می ستیزند .
پس از مدتی به آبشار زیبا و رویایی میرسی که حاضری هر بهایی را بپردازی که دوباره این صحنه کم نظیر را ببینی .
آبشاری رویایی از دل جنگلی وهمانگیز در نهایت زیبایی به پایین میریزد ومنظره ای شبیه به یک کارت پستال زیبا را برایت به ارمغان می آورد .
همچنان جلوتر میرویم . گاهی باید شنا کنی و گاهی باید خود را به طنابی آویزان کنی و گاهی باید دست به صخره ها گره بزنی و بالا بروی .
حالا چه با پاهایت و چه با نردبان همراهان محلی و اینجاست که زندگی در لبه ها برای تومعنا میشود .
شرایط حرکت و حجم و سرمای آب به گونه ایست که امکان بردن ناهار و تنقلات را نداری اما به سختی کمی خرما و تنقلات رااز گزند آب حفظ کرده ایم و سالم به دست همسفران میرسانیم تا کمی قوت بگیرند و ادامه راه را طی کنند .
پس از مدتی به وسیعترین حوضچه مسیر میرسیم که باز باید به کمک طناب عبور کنیم تا به آبشار زیبای انتهایی برسیم .
پس از مدتی به وسیعترین حوضچه مسیر میرسیم که باز باید به کمک طناب عبور کنیم تا به آبشار زیبای انتهایی برسیم .
همگی از حوضچه عبور می کنند تا پادش بیشتری از ماجراجویی خود بگیرند و آن پاداش ، آبشار و حوضچه زیبای انتهای مسیر است که با ارتفاع ۵ متر انتظار همسفران را میکشد .
بعد از پرشهای مکرر در آب و حرکات آدرنالینی بعضی از همسفران و شنا در حوضچه و تردیدهای مکرر کیمیا در پرش ، شروع به مسیر برگشت میکنیم .
در مسیر برگشت اعتماد به نفس ماجراجویان بیشتر میشود. بانوانی چون آویشه و شبنم با سرعت و انرژی زیاد در ابتدای گروه حرکت میکنند و شاهد پرشهای مکرر همسفران هستیم
بانوانی همچون سارا و ماندانا و کیمیا و آقا مسعود و هدی تلافی نپریدن در حوضچه انتهایی را در میآورند و تمام انرژی را تخلیه میکنند .
همچون خواب شیرین زودتر از آنچه قابل تصور باشد به انتهای مسیر میرسیم و مشغول ناهار میشویم . پس از مدتی دوباره نیسان سواری را به عنوان آخرین هیجان طبیعت تجربه میکنیم و کاپیتان میثم بوق حرکت بازگشت را مینوازد .
در مسیر بازگشت انگار نه انگار که همسفران ساعتها سنگ و صخره و آب ورودخانه را درنوردیده اند و همچنان پرانرژی و شاداب به پایکوبی مشغولند و در نهایت هنرمندی به اجراهای مختلف لباهنگ مشغول میشوند اما در میان اینهمه اجرای زیبا ، کیان و نفیسه جایزه ها را میبرند .
هنر نمایی خردسال ترین ماجراجوی این سفر یعنی هستی عزیز و همچنین دو امیر و پویای عزیز هم خاطره خوبی در ذهن همسفران باقی گذاشت به حدی که ترافیک سنگین مسیر خیلی به چشم نیامد .
اکنون پاسی از نیمه شب گذشته و همسفران در حال خداحافظی اما در فکرشان امروز را علامتی بر روی تقویم میگذارند و میدانند که سفر پایان ندارد .
از همه همسفران عزیزم به خاطر تلاش و همت و صبوری و هنرنمایی و همکاری خوبی که در طول سفر ایجاد کردند سپاسگزارم و از همکاران عزیزم امیر گوهرشناس و پویا ملاحسنی و تیم راهنمایان محلی بابت همه زحمات ایشان سپاسگزارم .
به امید دیدار همه دوستان و همسفران
محمد مهدی امینی زاده-۸شهریور ۹۷
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
زمان ایجاد صفحه: 0.194 ثانیه