× تصاویر و سفرنامه تورهای اجرا شده در پاییز 91

سفرنامه تور غار یخ مراد مورخ 91/8/26

بیشتر
11 سال 5 ماه قبل - 11 سال 5 ماه قبل #281 توسط yalda
سفرنامه تور غار یخ مراد
مورخ جمعه 91/8/26
راهنما : مهدی لطفی و شهام نخبه زعیم

هوای نسبتاً سرد ولی دلچسب پائیزی روز جمعه 26 آبانماه نوید روز و سفری خوش را میداد. البرز من راهی غار بود و چشمه. قرار بود به میهمانی رنگ برویم. جاده ی چالوس است و پائیزش. !67
ساعت 7:15 صبح به همراه راننده ی مهربانمان آقای نصیری، دوست و یار خوبمان شهام و همسفران دل درستمان به جاده زدیم. هوای صبح حسابی سرکیفمان آورده بود. جاده خلوت بود و راه هموار و همه دلشاد.
مقصد اولمان روستای کهنه ده در 5 کیلومتری گچسر بود.مثل همیشه در رستوران ساحل واریان برای صبحانه توقف داشتیم. ارتفاعات البرز را برف پوشانده بود و زیبایی را دو چندان کرده بود. بعد از صبحانه برنامه ی معارفه و آشنایی همسفران را داشتیم و البته توضیحاتی چند درباره ی سفر و جاده و مقصد.
حدود ساعت 9:40 به ابتدای جاده ی آزاد بر رسیدیم . از همان ابتدا چهره ی جاده زمستانی شد. درخشندگی مخمل سفید برف بر تن سرد کوهستان، گرمای دلچسبی را در مویرگهای چشمانمان میدواند. هوا ی آفتابی هم به کمک این منظره آمده بود تا مبادا چیزی از زیبایی کم بماند. مبهوت همین مناظر بودیم که در جاده به چند سنگ برخوردیم که در اثر آب شدن برفها به وسط راه افتاده بودند. به کمک دوستان سنگها را کنار زدیم و به راه ادامه دادیم. ساعت حدود 10 بود که به روستای کهنه ده و ابتدای مسیر خاکی غار یخ مراد رسیدیم. غاری که میگویند یخ هایش مراد و شفا میدهد و بارور میسازد. کلاه های ایمنی را بین همراهان تقسیم کردیم



و پا بر فرش برف به راه افتادیم



بعد از حدود نیم ساعت پیاده روی در مسیر برفی و زیبا به پای غار رسیدیم.






کمی عکس یادگاری و توضیح درباره ی ساختار غارها و غار یخ مراد.






با همکاری و همراهی دوستان به داخل غار رفتیم. درون تالار دوم قدری نشستیم



و بعد از اندکی نفس چاق کردن، چراغ هایمان را خاموش کردیم و کمی سکوت و تاریکی محض نوشیدیم . حس خوبی دارد اینکه فکر کنی به دور از شهری و حال همان انسان های نخستین را داری. حدود نیم ساعتی داخل غار بودیم دوباره به سمت بیرون به راه افتادیم .


برای همه رسیدن از تاریکی به روزنه ی نور حس جالبی داشت و سرشار بود از هیجان.



بعد از بیرون آمدن از غار ناهار را در پایین غار و در کنار هم نوش جان کردیم و به سمت خودرو به راه افتادیم تا به سمت مقصد بعدیمان یعنی هفت چشمه در روستای ارنگه حرکت کنیم.
ساعت 3 بود که طبق برنامه به ابتدای جاده ی هفت چشمه رسیدیم. لذتی داشت قدم زدن در باغ راههای شیدای خزان زده.



رنگ های گرم خزان ، خش خش برگ ها و نم نم باران سمفونی آرامش را مینواخت . همه سرمست از این هوا و فضای آرام ، به مسیر ادامه میدادیم. جالب بود که در یک روز هم مخمل یکرنگ برف زمستان را تجربه کرده بودم و هم برگ ریز هزار رنگ خزان را. وقتی به هفت چشمه رسیدم، از آنجائیکه به علت سرما دسترسی به آبشار از داخل رودخانه ممکن نبود و مسیر دیواره ی سنگی هم چندان راحت نبود ، گروهی از همراهان که کمی قوی پنجه تر بودند، به سرپرستی دوست خوبمان شهام به سمت آبشار رفتند.


گروه باقیمانده نیز زیر درختی به انتظار نشستیم !71 و مشغول گپ و گفت و نوشیدن چایی دلچسب شدیم !32 در آن هوای دلنواز. بعد از بازگشت دوستان ماجراجو و هیجان زده از آبشار، به سمت خودرو حرکت کردیم و بازهم به لطف همکاری دوستان طبق برنامه و به موقع به سمت کرج راهی شدیم. ساعت 6 بود که در کرج پیاده شدیم.
یکی دیگر از سفرهای البرز من نیز به لطف دوستان همدل و یاری ایزد مهربان، به خوبی و خوشی به پایان رسید. !12 ولی دفتر سفرهای ما همچنان باز است... !49
Last edit: 11 سال 5 ماه قبل by yalda.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
11 سال 5 ماه قبل - 11 سال 5 ماه قبل #282 توسط ARTIM
خدا قوت آقا مهدی و آقا شهام :) :)

معلومه خوب صفا کردید بااین هوای دو رگه ی پاییز و زمستونه :woohoo:

منم خیلی دوستدارم یه تجربه ی این چنینی رو داشته باشم !40

امیدوارم چنین سفری به همراه شما قسمتم بشه !30

به امید رسیدن چنین سفری !46
Last edit: 11 سال 5 ماه قبل by ARTIM.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: admin1
زمان ایجاد صفحه: 0.118 ثانیه

نماد اعتماد الکترونیک

enamad

ارتباط با ما

    • تلفن : 34213531-026
    • موبایل : 09391725252
    • Email: info@alborzeman.ir
    • کرج، میدان سپاه ، به سمت سه راه گوهردشت ، بعد از خیابان بوستان ، ساختمان گلستان ، واحد یک