سفرنامه تکاب و تخت سلیمان - کانون یوگای آرام

سفرنامه تور تکاب و تخت سلیمان - کانون یوگای آرام
مورخ 11 الی 93/7/12
راهنمای تور: اشکان یوسفی

تور تکاب و تخت سلیمان به درخواست کانون یوگای آرام واقع در گوهردشت و برای اعضای باشگاه کانون تدارک دیده و در قالب تور دو روزه اجرا شد.

ساعت 5:30 صبح 11 مهرماه به همراه سینا صمیمی مدیر کانون یوگای آرام ، عباس شاه ابراهیمی از پیشکسوتان کوهنوردی و گردشگری و فرشاد عزیز که به عنوان کمک لیدر در این سفر همراهیمان می کرد و البته 42 همسفر نازنین حرکت خود را به سمت شهرستان تکاب آغاز کردیم.

بعد از استراحت کوتاه و سرو صبحانه معارفه کوتاهی داشتیم تا بیشتر با هم آشنا شویم که طی این برنامه مشخص شد یکی از همسفرها سرهنگ بازنشسته هستند و یک دبیر زبان هم داریم.

همگی قرار گذاشتیم تا بر خلاف معمول سفرها که در آخرین ساعت های سفر به اصطلاح یخ بچه ها آب میشود و تازه معلوم میشود که چه استعدادهای در وجود تک تک دوستان نهفته است این با از ابتدای سفر یخ ها را آب کنیم.

آقای شاه ابراهیمی که به قول خودش همیشه یک قدم از همه جلوتر حرکت میکند شروع کرد .

تو آن گل مریم سفیدی بی تو مرا مهری و امیدی

ساعت 2 ظهر پس از حدود 8 ساعت اتوبوس سواری و گذشتن از زنجان و بیجار و باقی شهرهای زیبای مسیر به رستوران تکاب رسیدیم.







رستوران طبق سفارش قبلی برای ما لوبیا پلو با قارچ تدارک دیده بود که بعد از خوردن ناهار مسیر خود را به سمت تخت سلیمان که در 43 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب واقع شده ادامه دادیم.

در این شهر آثار تاریخی بسیاری انتظارمان را می کشید.
زندان دیو ، تخت سلیمان ، قصر بلقیسی ، آب گرم که البته زمان کافی برای دیدن همه این آثار را در اختیار نداشتیم.

در ابتدا از زندان دیو دیدن کردیم ، دهانه آتشفشانی است که وقتی به بالای آن میروی بوی گوگرد از داخلش به مشام میرسد. بنا بر باور گذشتگان، میگویند که در زمان حضرت سلیمان ایشان دیوانی را که از فرمانش سرپیچی میکرده اند در این کوه زندانی می کرده و به همین دلیل به این نام شهرت دارد.



از بالای این دهانه آتشفشان منظره بسیار زیبایی از شهر تخت سلیمان دیده می شد .خورشید در اواخر مسیر روزانه خود که گویی او به دور زمین حرکت می کند خانه های پایانی منطقه البروج را می پیمود.

توضیحات راهنمای عزیزمان آقای تدین که تازه به ما ملحق شده بودند استفاده کردیم و البته زودتر مسیر خود را به سمت تخت سلیمان یا معبد آناهیتا که مقصد اصلی ما در این سفر بود ادامه دادیم.

فاصله بین زندان دیو و تخت سلیمان حدود 5 کیلومتر بود بخت یارمان بود و همان طور که دوست داشتیم توانستیم غروب خورشید را از کنار دریاچه زیبایی که در محوطه کاخ یا بالای کوه تخت سلیمان قرار داشت تماشا کنیم.









بار دیگر از توضیحات راهنما در این مکان استفاده کردیم و با تاریک شدن هوا به سمت اقامتگاه حرکت کردیم.







سه خانه محلی برای اقامتگاه تدارک دیده شد و بعد از اجرای مراسم ویژه یوگا که چنتینگ نامیده میشود و کمی اجرای موسیقی همه دوستان استراحت کردند تا برای برنامه صبح فرداد از انرژی لازم برخوردار باشیم.

صبح روز دوازدهم مهرماه ساعت 7:30 بیشتر دوستان بار دیگر برای اجرای تمرینات یوگا به سمت دریاچه تخت سلیمان حرکت کردند و پس از بازگشت به اقامتگاه و سرو صبحانه حرکت خود را به مقصد کرج آغاز کردیم.

در اواخر مسیر برگشت به این نتیجه رسیدیم که گویا این قانون که یخ ها در آخر سفر باز میشود همیشه صادق است چون با صدای گرم دوستان خستگی سفر هیچ معنایی برایمان نداشت.

در حدود ساعت 11 شب بود که روبروی کانون یوگای آرام همه دوستان یکدیگر را بدرود گفتند تا سفری دیگر.