سفرنامه تور جنگل الیمستان مورخ 95/8/21

سفرنامه تور جنگل الیمستان
مورخ 95/8/21
راهنما: شهام نخبه زعیم




صبح زود با اومدن تك تك همسفرهامون به سمت جنگل هاي اليمستان راهي شديم .
امير عباس و صدف هم پل آپادانا بهمون ملحق شدن و اردشير و ميلاد و شيرين هم جلو برج ميلاد تو اتوبان همت سوار كرديم و حالا ديگه جمعمون تكميل شده بود .
بزرگراه هاي تهران و يكي پس از ديگري پشت سر گذاشتيم و من با كمك كاپيتانمون صحبت كردم و قرار شد بريم به طرف جاده هراز و به من گفت كه مسير و بلده منم مشغول كارهاي داخل ماشين بودم كه ناگهان متوجه شدم تو جاده فيروز كوه هستيم و بايد سريعتر برگرديم ...
برگشتيم به طرف هراز و آبعلي صبحانه و خورديم . مسيرمونو ادامه داديم تا برسيم اول فرعي اليمستان ، اونجا هم ماشينمونو عوض كرديم و سوار ميني بوس هاي بنز شديم . و از پيچ و خم هاي اليمستان گذشتيم تا برسيم به پياده روي .
اونروز اليمستان خيلي شلوغ شده بود و از هميشه شلوغ تر بود دوستداران طبيعت پاييزي به هر طريقي كه ميتونستن خودشونو به اليمستان رسونده بودن .
حدود و دو ساعت مسير پاخور جنگل و پيش رفتيم و فراز و نشيب هاي كوهستان و پيموديم .
آسمان آبي ، هواي دلپذير و چشم انداز زيباي قله دماوند تو يه جنگل پاييزي .
به دشت بالاي كوه رسيديم تا نهاري بخوريم در دل طبيعت كه واقعاً مزه غذا تو طبيعت خيلي فرق داره با تو آپارتمان !!
بعد از صرف نهار و كمي استراحت مسابقه طناب كشي بين همسفرهامون برگزار كرديم و بعد وسطي بازي كرديم .
حدود ساعت ٤:٣٠ هم برگشتيم به سمت ميني بوس ها و يكي از ماشين ها اونجا بود همسفرها و سوار كرديم و من به همراه باقي بچه ها مونديم تا ماشين بعدي هم از راه برسه ، بعد از يكساعت ماشين بعدي هم از راه رسيد.
سوار شديم به طرف جاده اصلي حركت كرديم .
اونجا هم آبي به دست و صورتمون زديم و سوار ماشين شديم .
حدود ساعت ١١ شب هم رسيديم كرج .
اين صفحه از زندگي هم ورق خورد و به خاطراتمون پيوست.
اميدوارم به همه خوش گذشته باشه .
به اميد ديدار !35